تأثیر ویژگی‌‌های شخصیتی (سیستم‌‌های مغزی/ رفتاری) بر ارتکاب جرم سرقت (مورد مطالعه؛ استان لرستان)

نوع مقاله : علمی- پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری، گرایش حقوق کیفری و جرم شناسی، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران،

2 استادیار گروه حقوق، دانشکده حقوق، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی تهران، ایران

3 دانشیار گروه حقوق، دانشکده حقوق، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران،

چکیده

ویژگی‌‌های شخصیتی ازجمله مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار در بروز رفتار مجرمانه می‌باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ویژگی‌‌های شخصیتی (سیستم‌‌های مغزی/ رفتاری) بر ارتکاب جرم سرقت می‌‌باشد. 
روش انجام پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل کلیه محکومان به سرقت می‌‌باشد. که در سال 1398 در زندان‌‌های استان لرستان به سر می‌‌برند. از بین جامعه آماری مورد نظر، به دلیل اینکه اطلاعات جامعی در مورد تعداد محکومان به سرقت در دسترس نیست، برای انتخاب حجم نمونه، از نرم‌افزار G.power استفاده شده و گروه نمونه‌‌ای به اندازه حداقل 200 نفر با استفاده از روش نمونه‌‌گیری دسترس (به دلیل اینکه دسترسی به گروه نمونه هدف در محیط‌‌های خاص زندان و دادگستری و ... امکان‌‌پذیر است و دسترسی در این محل‌‌ها به این قبیل افراد برای معرف بودن می‌باشد) انتخاب می‌‌شود.
نتایج به‌دست‌آمده نشان داد که فرضیه موردنظر تأیید می‌شود یعنی به‌طورکلی ویژگی‌های شخصیتی در میزان ارتکاب به سرقت آنان تأثیرگذار است. نتایج به‌دست‌آمده نشان داد که سیستم بازداری رفتاری در ارتکاب به سرقت تأثیر دارد یعنی افرادی که سیستم بازداری رفتاری فعال‌تری دارند با احتمال بیشتری مرتکب سرقت می‌شوند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Effect of Personality Traits (Brain / Behavioral Systems) on Committing The Crime of Theft (Case Study; Lorestan Province)

نویسندگان [English]

  • Ghasem Moradi 1
  • Hooshang Shambiati 2
  • Jafar Kousha 3
  • Ali Saffary 3
1 PhD Student, Criminal Law and Criminology, Faculty of Law, Theology and Political Science, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran,
2 Assistant Professor of Law, Faculty of Law, Central Tehran Branch, Islamic Azad University of Tehran, Iran
3 Associate Professor, Department of Law, Faculty of Law, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran,
چکیده [English]

 
Personality traits are one of the most important factors in the occurrence of criminal behavior. The aim of the present study was to investigate the effect of personality traits (brain / behavioral systems) on committing the crime of theft.
The method of the present study is correlational. The statistical population in the present study includes all those convicted of theft. Who were imprisoned in Lorestan province in 1398. Among the statistical population, because of the comprehensive information on the number of criminals available for theft, to select the sample size, G. Power software was used and a sample group of at least 200 people using the sampling method. Available (because access to the target sample group is possible in certain prison and justice environments, etc., and access to such places in such places is to be representative).
The results showed that the hypothesis is confirmed, ie in general, personality traits affect the rate of theft. The results showed that the behavioral deterrence system is effective in committing theft, ie people with a more active behavioral deterrence system are more likely to commit theft.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Personality Traits
  • Brain / Behavioral Systems
  • Behavioral Inhibition System
  • Behavioral Activation System
  • Fight and Escape System
  • Theft

مقدمه

بحث بزهکاری فردی و اجتماعی و انواع کج روی ها و جرایم موجود در جامعه، همواره موضوع مورد مطالعه جامعه شناسان و جرم شناسان بوده است. مکاتب نظری متعددی به بررسی این رفتارها پرداخته اند و هرکدام از زاویه ای به این معضلات و آسیب ها پرداخته اند. اهمیت پرداختن به این مسائل در درجه نخست به خاطر جایگاه کلیدی امنیت در متن جامعه و تأثیرات آن در حیات اجتماعی است. اساساً امنیت، مبنای نظم و استقلال و حاکمیت همه کشورهاست و ازجمله بنیادی ترین اموری است که حکومت ها مکلف به برقراری آن می باشند.

بزهکاری ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﭘﺪﯾﺪه ای ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽﺷﻮد و رﻓﺘﺎرﻫﺎی بزهکارانه ﺑﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪای از رﻓﺘﺎرﻫـﺎ اﺷـﺎره دارد ﮐـﻪ ﺑﺮﺧﻼف ﻗﻮاﻧﯿﻦ وﺿﻊشده و هنجارها است و به جامعه و دیگران آسیب می رساند. به طورکلی، اﻋﻤﺎﻟﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ سرقت و ... به عنوان رفتاری بزهکارانه تلقی می شوند و تقریباً تمام جوامع در تعریف آن اتفاق نظر دارند. در ادوار مختلف زﻧﺪﮔﯽ ﺑﺸﺮ، ﺑﺎ اﯾﻨﮑﻪ ﻋﺪه ای از رﻋﺎﯾﺖ آداب و رﺳﻮم و اﺟﺮای ﻗﺎﻧﻮن ﺳﺮﭘﯿﭽﯽ ﻧﻤﻮده ﯾﺎ ﻣﺮﺗﮑـﺐ ﺟـﺮم ﻣـﯽﺷﺪﻧﺪ، اﻣﺎ بزهکاری از ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺣﺎد اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻧﺒﻮده اﺳﺖ. در ﻗﺮن ﻣﻌﺎﺻﺮ ازدﯾﺎد بزهکاری ﻣﺨﺼﻮﺻـاً جرم سرقت ﯾﮑﯽ از ﻣﻌﻀﻼت اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻣﺤﺴﻮب و اﻓﮑﺎر ﻋﻤﻮﻣﯽ را شدیداً نگران ساخته است.1

یکی از عواملی که با ارتکاب جرم سرقت رابطه دارد ویژگی های شخصیتی آنان است و این ویژگی ها می تواند یک عامل کلیدی در آمادگی برای درگیر شدن در رفتارهای بزهکارانه باشد.

شخصیت بنا بر تعریف آلپورت نظامی پویا در درون فرد است که ویژگی ها و الگوهای رفتاری، افکار و احساسات فرد را می سازد. دیدگاه صفات بر این فرض استوار است که انسان ها از آمادگی های گسترده برای انجام عمل برخوردارند و به روش های خاصی به محرک ها پاسخ می دهند. این آمادگی های گسترده و روش های خاص پاسخ دهی، ویژگی های شخصیتی هر فرد را تشکیل می دهند. به همین دلیل مطالعه روابط بین شخصیت و رفتارهای بزهکارانه مشخص می کند چرا افرادی که تحت شرایط جرم خیز یکسان زندگی می کنند، ممکن است پاسخ های کاملاً متفاوتی به شرایط یکسان بدهند؛، به طوری که برخی از افراد در محیط های نامناسب، مرتکب رفتارهای نامناسب و جنایی می شوند و بعضی افراد دیگر با وجود زندگی در همان محیط های نامناسب، مرتکب رفتارهای نامناسب و جنایی نمی شوند.2

آیسنک3 معتقد است که ترکیب شرایط محیطی و عوامل عصب شناختی و شخصیتی باعث به وجود آمدن انواع مختلف جرم می شود. این فرضیه دلالت دارد بر اینکه برخی شخصیت ها بیش از برخی دیگر مستعد ارتکاب جرم هستند. برخلاف اکثر نظریه های معاصر، نظریه آیسنک تأکید زیادی بر استعداد ژنتیک برای رفتار جنایی و در نهایت رفتار ضد اجتماعی دارد. آیسنک اعتقاد نداشت که افراد مجرم متولد می شوند، بلکه بر این باور بود که بعضی افراد با سیستم عصبی خاص متولد می شوند که با اکثریت مردم جامعه تفاوت معنادار دارند. طبق نظریه آیسنک، شخصیت عامل اصلی رفتار جنایی است؛ نقش تعیین کننده در ایجاد جرم و جنایت دارد؛ و مطالعۀ آن تنها روش منظم برای تبیین رفتار جنایی است.

آیسنک بر اساس یک سری مطالعات تجربی ثابت کرد که سه عامل اصلی به نام های برون گرایی، نوروزگرایی، پسیکوزگرایی در شخصیت وجود دارد. آیسنک اعتقاد داشت که هوش یک عامل مهم در سبب شناسی جرم به حساب می آید اما کمتر از عوامل شخصیتی اهمیت دارد. طبق نظر آیسنک تیپ برون گرا، اجتماعی، تکانشی، خوش بین و هیجانی است و در برابر تغییرات محیطی سریع تغییر می کند. افراد برون گرا خیلی زود آرامش خود را از دست می دهند و به راحتی خشمگین و پرخاشگر می شوند و انسان های بی ثباتی هستند. تیپ درون گرا برعکس، محتاط، کم حرف و آرام است. درون گراها احساسات و هیجان های خود را کنترل می کنند و از فعالیت های هیجانی، تغییرات و اکثر فعالیت های اجتماعی اجتناب می ورزند. درون گراها آرام هستند و پرخاشگری ندارند و ارزش زیادی برای هنجارهای اخلاقی قایلند. نوروزگراها بر اثر فشار نیازمندی های درونی و بیرونی، شخصیتی سخت و خشن پیدا می کنند و به دشواری با محیط همساز می شوند. طبق نظر آیسنک، رفتار پسیکوزگراها بسیار شبیه افراد ضداجتماعی است. به طورکلی ویژگی های این افراد عبارت است از سردی، بی رحمی، عدم حساسیت اجتماعی، بی اعتنایی نسبت به خطرها، تنفر از دیگران و رفتارهای غیرعادی و عجیب.

آیسنک نشان داد افرادی که در بعد برون گرایی قرار دارند، نیازمند سطوح بالاتری از تحریکات محیطی هستند که این نتیجه ساختار زیستی دستگاه اعصاب آنان است. چون برون گراها نیاز زیادی برای هیجان و تحریک پذیری دارند و حوصله شان خیلی زود سر می رود بنابراین بیشتر احتمال دارد تا ضد قانون و اجتماع عمل کنند. همچنین نوروزگرایی عامل مهمی برای جرم در افراد بزرگسال به حساب می آید. به طورکلی، نظریه آیسنک مبنی بر اینکه افراد مجرم و ضداجتماع در مقیاس برون گرایی نمره بالاتری می گیرند مورد تأکید قرار گرفته است.4

در پژوهش حاضر یکی از تقسیم بندی های مربوط به ویژگی های شخصیتی بر اساس سیستم های مغزی ـ رفتاری گری صورت می گیرد. به اعتقاد گری (۱۹۹۵) سیستم های ﻣﻐﺰی ـ رﻓﺘﺎری اﺳﺎس ﺗﻔﺎوتﻫﺎی ﻓـﺮدی میﺑﺎﺷـﻨﺪ و فعالیت ﻫﺮ ﻳﻚ از آنها ﺑﻪ ﻓﺮاﺧﻮانی واﻛﻨﺶﻫﺎی هیجانی ﻣﺘﻔـﺎوتی می اﻧﺠﺎﻣـﺪ. او ﺳـﻪ سیستم ﻣﻐﺰی ـ رﻓﺘﺎری ﻣﺘﻔﺎوت را ﻣﻄﺮح میﻛﻨﺪ ﻛﻪ زمینه ساز ﺗﻔﺎوتﻫـﺎی شخصیتی ﻫـﺴﺘﻨﺪ. اﻳـﻦ ﺳـﻪ سیستم عبارتنداز: ۱- سیستم بازداری رفتاری؛ ۲- سیستم فعال سازی رفتاری؛ ۳- سیستم جنگ و گریز.

اولین سیستم، سیستم ﺑﺎزداری رﻓﺘﺎری اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﺤﺮکﻫﺎی ﺷﺮطی تنبیه و ﻓﻘﺪان ﭘـﺎداش و همچنین ﺑﻪ ﻣﺤﺮکﻫﺎی ﺟﺪﻳﺪ و ترس آور ذاتی ﭘﺎﺳﺦ می دهد. دو مؤلفۀ رﻓﺘﺎری اﻳﻦ سیستم ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از اﺟﺘﻨﺎب فعل پذیر (اجتناب از تنبیه از طریق ﻋﺪم فعالیت و ﻳﺎ تسلیم) و ﺧﺎﻣﻮشی (متوقف ساختن رفتارهایی که پاداشی در پی ندارند). اﻳﻦ سیستم در ﻗﺸﺮ اربیتوﻓﺮوﻧﺘﺎل5، دﺳﺘﮕﺎه سیپوهیپوﻛﺎمپی6 و ﻣـﺪار ﭘـﺎﭘﺰ ﻗـﺮار دارد. دومین سیستم، سیستم ﻓﻌﺎلﺳﺎز رﻓﺘﺎری اﺳﺖ که به محرک های شرطی ﭘـﺎداش و ﻓﻘـﺪان تنبیه ﭘﺎﺳﺦ می دهد. دو مؤلفۀ رفتاری اﻳﻦ سیستم ﻋﺒﺎرﺗﻨـﺪ از روآوری (جست وجوی ﻓﻌﺎﻻﻧﻪ ﭘﺎداش) و اﺟﺘﻨﺎب ﻓﻌﺎل (ارائه رفتار خاص برای اجتناب از تنبیه). اﻳﻦ سیستم در ﻗﺸﺮ ﭘﺮه ﻓﺮوﻧﺘﺎل، آمیگدال و هسته های قاعده ای قرار دارد. سومین سیستم، سیستم ﺟﻨﮓ و ﮔﺮﻳﺰ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ محرک های آزارﻧـﺪه غیرشرطی حساس است. دو ﻣﺆﻟﻔـﻪ رﻓﺘـﺎری آن ﻋﺒﺎرﺗﻨـﺪ از ﺟﻨـﮓ (پرخاشگری دفاعی) و گریز (فرار سریع از منبع تهدید). این سیستم از نظر ﺳﺎﺧﺘﺎری ﺑﺎ آمیگدال و هیپوﺗﺎﻻﻣﻮس ﻣﺮﺗﺒﻂ اﺳﺖ. گری و مک ناگتون (۲۰۰۰) مطرح می کنند که میزان و ﻏﻠﺒﻪ اﻳﻦ سیستمﻫﺎ در اﻓﺮاد ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ و اﻳﻦ اﻣﺮ زﻳﺮﺑﻨﺎی تفاوت های شخصیتی و در مواردی بیماری های روانی در افراد است.7

در واقع، مسأله این است که وقوع جرم می تواند پیامدهای ناخوشایندی برای افراد داشته باشد و احساس بی اعتمادی، عدم امنیت و آسیب پذیری را در افراد ایجاد نماید. البته پیامدهای جرم تنها به سطح فردی محدود نشده و در سطح اجتماعی نیز پیامدهای منفی را به همراه دارد. وقوع جرم می تواند اجتماعات را تجزیه کند و توان مقابله اثربخش با فعالیت های مجرمانه را کاهش دهد.8 جرم سرقت پدیده ای است که هم زمان برهم زننده امنیت مالی و جانی دیگری می باشد؛ به عبارت دیگر سارق با ارتکاب سرقت سعی می کند وضعیت خود را با تجاوز به مال دیگری بهبود بخشد. ایجاد حس تهدید مالی و جانی در افراد جامعه ضمن آنکه تا حد زیادی انگیزه آنان را برای تلاش و کسب دارایی و ثروت مشروع تضعیف می کند، موجب افزایش هرج و مرج در مناسبات و روابط اجتماعی و به دنبال آن تزلزل در بنیان های نظم عمومی و تقویت بی سازمانی اجتماعی نیز هست. رفع نیازهای فردی و جمعی به هر شیوه ممکن است از طریق تجاوز به اموال غیر و همچنین انتخاب «الگوی سرقت» به عنوان شیوه ای برای تقویت خرده فرهنگ های بزهکاری، ظهور و شیوع سایر جرائم اجتماعی را در پی داشته باشد.9 بر این اساس پژوهش حاضر به دنبال بررسی این موضوع است که آیا ویژگی های شخصیتی (سیستم های مغزی ـ رفتاری) در ارتکاب به جرم سرقت تأثیرگذار هستند؟

۱- پیشینه پژوهش

امیری و همکاران (۱۳۹۶) در پژوهشی با عنوان بررسی نقش ابعاد شخصیتی مبتنی بر سیستم های مغزی/ رفتاری در اختلال های درون سازی و برون سازی نوجوانان به این نتیجه رسیدند که بیش فعالی و کم فعالی سیستم های مغزی/ رفتاری می تواند نوجوانان را مستعد آسیب های روان شناختی سازد. یافته های پژوهش نشان داد که سطوح حساسیت بالا و پایین سیستم های مغزی رفتاری منجر به اختلال های روان شناختی می گردد. فراهانی و همکاران (۱۳۹۵) در پژوهشی با عنوان مقایسه سیستم های مغزی/ رفتاری و هیجان خواهی در زنان مصرف کننده و غیر مصرف کنندۀ سیگار و قلیان (مطالعۀ مورد شاهدی شهر تهران) به این نتیجه رسیدند که زنانی که مصرف دخانیات بیشتری دارند؛ هیجان خواهی و سیستم فعال سازی رفتاری بالاتری دارند. ازاین رو این عوامل باید در روند مداخله های بهداشتی و درمانی پیشگیرانه در زنان مصرف کنندۀ دخانیات و قلیان مورد توجه قرار گیرد. صدری و همکاران (۱۳۹۵) در پژوهشی با عنوان ویژگی های شخصیتی و مکانیسم های دفاعی بزهکاران پسر کانون اصلاح و تربیت بر اساس نوع جرم به این نتیجه رسید که بین ویژگی های شخصیتی نوجوانان بزهکار بر اساس مؤلفه های پنج گانه (روان رنجوری، برون گرایی، گشودگی، توافق و وجدان گرایی) در عامل گشودگی بین جرائم تفاوت وجود دارد که این تفاوت بین دو گروه سرقت با ضرب و جرح و ضرب و جرح با قتل در عامل گشودگی معنادار بوده است. در سایر مؤلفه ها بین جرائم تفاوت معناداری به دست نیامد. امیری و موسی زاده (۱۳۹۴) در پژوهشی با عنوان ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺳﯿﺴﺘﻢ های ﻣﻐﺰی/ رﻓﺘﺎری در ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن ﻋﺎدی و ﺑﺰهکار به این نتیجه رسیدند ﮐﻪ ﺳﯿﺴـﺘﻢﻫای ﻣﻐـﺰی رﻓﺘـﺎری از ﻣﺘﻐﯿﺮﻫای تأثیرگذار ﺑـﺮ بزهکاری ﻧﻮﺟﻮاﻧان ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺮ اﯾﻦ اﺳﺎس آﻣﻮزش های روان شناﺧﺘﯽ میﺗﻮاﻧﺪ در ﺟﻬﺖ ﺗﻌﺪﯾﻞ وﯾﮋﮔـﯽﻫـﺎی ﺷﺨﺼـﯿﺘﯽ و ﻫﻤﭽﻨـﯿﻦ بزهکاری ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن اﺳﺘﻔﺎده ﺷﻮد. اﺳﻠﻮﺑﺎداﺳﮑﺎزﯾﺎ و همکاران (۲۰۰۱) در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که عامل فعال سازی رﻓﺘﺎری، ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎ اختلال ﺳﻠﻮک و ﺑﯿﺶﻓﻌﺎﻟﯽ و راﺑﻄﻪ ﻣﻨﻔﯽ ﺑﺎ رﻓﺘﺎرﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻣﻌﯿﻦ و ﻣﺸﮑﻼت ارﺗﺒﺎﻃﯽ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺎﻻن در دﺧﺘﺮان دارد. در ﻋﯿﻦ ﺣﺎل ﺑﺎزداری رﻓﺘﺎری ﺑﺎ ﻣﺸﮑﻼت ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ و اﺿﻄﺮاﺑﯽ در ﭘﺴﺮان راﺑﻄﻪ ﻣﺜﺒﺖ دارد وﻟﯽ ﺑﺎ رﻓﺘﺎرﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻣﻌﯿﻦ راﺑﻄﻪ ﻣﻨﻔﯽ دارد.10 گلوک (۱۹۹۷) و بهرامی نژاد (۱۹۹۶) در پژوهش های به این نتیجه رسیدند که مجرمین از نابهنجاری های روانی رنج می برند. اگرچه نمی توان بین ویژگی های شخصیتی و جرم قائل به رابطه علت معلولی بود اما شواهد مطالعاتی زیادی ازجمله مواردی که ذکر شد از وجود رابطه بین ویژگی های شخصیتی با جرم حکایت می کنند.11 خانه کشی و عزیزی طاس احمدی (۱۳۸۶) در پژوهشی با عنوان مقایسه ویژگی های شخصیتی نوجوانان عادی و بزهکار ۱۸-۱۲ ساله شهرستان اهواز به این نتیجه رسیدند که بین ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن ﻋﺎدی و ﺑﺰهکار از ﻟﺤﺎظ وﻳﮋگی های شخصیتی اختلاف معناداری وجود دارد. کندی و همکاران (۲۰۱۱) در پژوهشی، گرایش های شخصیتی با تقسیم بندی بزهکاری به دو دسته جرایم با خشونت بالا (قتل و آدم ربایی) و جرایم با خشونت پایین (دزدی و حمل مواد) را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که نمرات پایین در توافق و وجدان گرایی با جرم های با خشونت بالا ارتباط دارد. کاروسکو و همکاران (۲۰۰۶) در پژوهشی جرائمی را که پرخاشگری فیزیکی بالایی داشتند با دزدی مقایسه کردند و به این نتیجه رسیدند که ویژگی های شخصیتی برون گرایی، پرمخاطره بودن و همدلی پایین با جرائم با پرخاشگری فیزیکی بالا ارتباط معناداری دارند؛ در صورتی که این ویژگی های شخصیتی با جرم سرقت ارتباطی ندارند.12 پورمحسنی کلوری و همکاران (۱۳۹۰) در پژوهشی با عنوان بررسی فعالیت سیستم های مغزی ـ رفتاری و تفاوت های جنسیتی در افراد معتاد و غیرمعتاد به این نتیجه رسیدند که فعالیت سیستم فعال ساز رفتاری و سیستم بازدارنده رفتاری زنان و مردان درمان جوی معتاد بیشتر از همتایان غیرمعتاد است و فعالیت سیستم جنگ ـ گریز زنان معتاد بیشتر از زنان غیرمعتاد است، اما میزان فعالیت این سیستم در مردان معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری را نشان نداد.

بیرامی و همکاران (۱۳۹۳) در پژوهشی با عنوان ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎی ﻓﻌﺎلﺳﺎزی/ ﺑﺎزداری رﻓﺘﺎری دﺧﺘﺮان ﻓﺮاری ﺑﺎ دﺧﺘﺮان ﻏﯿﺮﻓﺮاری به این نتیجه رسید ﮐﻪ ﺗﻔﺎوت دو ﮔﺮوه دﺧﺘﺮان ﻓﺮاری و دﺧﺘﺮان ﻏﯿﺮﻓﺮاری در ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻓﻌﺎلﺳﺎزی و ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺑﺎزداری رﻓﺘﺎری ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﻮده و ﻫﺮ دو ﺳﯿﺴﺘﻢ در دختران فراری فعال تر است. تفاوت بین سیستم های فعال سازی/ بازداری رفتاری دختران فراری و غیر فراری معنادار می باشد.

۲- فرضیه ‏های تحقیق

۲-۱- فرضیه اصلی

ویژگی های شخصیتی در ارتکاب به جرم سرقت تأثیرگذار است.

۲-۲- فرضیه های فرعی

بازداری رفتاری در ارتکاب جرم سرقت تأثیرگذار است.

فعال سازی رفتاری در ارتکاب جرم سرقت تأثیرگذار است.

جنگ و گریز در ارتکاب جرم سرقت تأثیرگذار است.

۳- روش تحقیق

روش انجام پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل کلیه محکومان به سرقت می باشد که در سال ۱۳۹۸ در زندان های استان لرستان به سر می برند. از بین جامعه آماری مورد نظر، به دلیل اینکه اطلاعات جامعی در مورد تعداد محکومان به سرقت در دسترس نیست، برای انتخاب حجم نمونه، از نرم افزار G.power استفاده شده و گروه نمونه ای به اندازه حداقل ۲۰۰ نفر با استفاده از روش نمونه گیری دسترس (به دلیل اینکه دسترسی به گروه نمونه هدف در محیط های خاص زندان و دادگستری و ... امکان پذیر است و دسترسی در این محل ها به این قبیل افراد برای معرف بودن می باشد) انتخاب می شود. معیار ورود گروه نمونه در پژوهش به صورت زیر می باشد:

۱- محکومان به سرقت با حکم دادگاه و ...

۲- نداشتن سابقه بزهکاری دیگری از قبیل قتل، کلاهبرداری و ... غیر از سرقت.

۳- باسواد بودن (داشتن حداقل مدرک متوسطه)، به دلیل اینکه پرسش نامه ها به روش خودسنجی و با نظارت محقق صورت می گیرد.

۴- سن بالاتر از ۱۸ سال، به دلیل اینکه بالاتر از این سن جرم تشخیص داده می شود.

روش گردآوری داده ها در پژوهش حاضر، پرسش نامه می باشد. پرسش نامه مورد نظر توسط محقق و در شرایط یکسانی در روی آزمودنی ها اجرا شد. به دلیل اینکه متغیرهای مورد بررسی به طور هم زمان بر روی آزمونی ها اجرا شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش های آمار توصیفی از قبیل فراوانی، میانگین و جداول و برای معنادار بودن نتایج به دست آمده از روش های آماری رگرسیون استفاده شده است.

پرسش نامه شخصیت گری ـ ویلسون، میزان فعالیت سیستم های مغزی ـ رفتاری و مؤلفه های آنها را ارزیابی می کند و توسط ویلسون، بارت و گری (۱۹۸۹) طراحی شده است. این مقیاس شامل ۱۲۰ ماده است که برای ارزیابی فعالیت های هر یک از سیستم های بازداری رفتاری، سیستم فعال ساز رفتاری و سیستم جنگ وگریز ۴۰ ماده در نظر گرفته شده است. از ۴۰ ماده مربوط به سیستم بازداری رفتاری، ۲۰ ماده به مؤلفه اجتناب منفعل و ۲۰ ماده به مؤلفه خاموشی اختصاص دارد. از ۴۰ ماده مربوط به فعالیت سیستم فعال سازی رفتاری، ۲۰ ماده به مؤلفه روی آورد و ۲۰ ماده به مؤلفه اجتناب فعال و از ۴۰ ماده مربوط به فعالیت سیستم جنگ وگریز، ۲۰ ماده به مؤلفه جنگ و ۲۰ ماده به مؤلفه گریز اختصاص دارد. آزمودنی بر اساس یک مقیاس سه گزینه ای بلی، خیر یا؟ به هر ماده پاسخ می گوید. درصورتی که آزمودنی نتواند یکی از گزینه های بلی یا خیر را انتخاب نماید. گزینه؟ را انتخاب می کند. انتخاب گزینه بله و خیر در برخی گزینه ها نمره ۲ و در برخی نمره صفر دارد، گزینه؟ در همه ماده ها نمره ۱ دارد.

برای هر ماده با علامت +، “بلی” ۲ نمره، «نمی دانم» ۱ نمره و «خیر» صفر نمره؛ و برای هر ماده با علامت - ، «بلی» صفر نمره، «نمی دانم» ۱ نمره و «خیر» ۲ نمره تعلق می گیرد.

مؤلفه ها

علامت

سؤال ها

روی آورد

مثبت

۱-۱۳-۲۵-۳۷-۴۹-۶۱-۷۳-۸۵-۹۷-۱۰۹

منفی

۷-۱۹-۳۱-۴۳-۵۵-۶۷-۷۹-۹۱-۱۰۳-۱۱۵

اجتناب فعال

مثبت

۸-۲۰-۳۲-۴۴-۵۶-۶۸-۸۰-۹۲-۱۰۴-۱۱۶

منفی

۲-۱۴-۲۶-۳۸-۵۰-۶۲-۷۴-۸۶-۹۸-۱۱۰

اجتناب منفعل

مثبت

۳-۱۵-۲۷-۳۹-۵۱-۶۳-۷۵-۸۷-۹۹-۱۱۱

منفی

۹-۲۱-۳۳-۴۵-۵۷-۶۹-۸۱-۹۳-۱۰۵- ۱۱۷

خاموشی

مثبت

۱۰-۲۲-۳۴-۴۶-۵۸-۷۰-۸۲-۹۴-۱۰۶-۱۱۸

منفی

۴-۱۶-۲۸-۴۰-۵۲-۶۴-۷۶-۸۸-۱۰۰-۱۱۲

جنگ

مثبت

۵-۱۷-۲۹-۴۱-۵۳-۶۵-۷۷-۸۹-۱۰۱-۱۱۳

منفی

۱۱-۲۳-۳۵-۴۷-۵۹-۷۱-۸۳-۹۵-۱۰۷-۱۱۹

گریز

مثبت

۱۲-۲۴-۳۶-۴۸-۶۰-۷۲-۸۴-۹۶-۱۰۸-۱۲۰

منفی

۶-۱۸-۳۰-۴۲-۵۴-۶۶-۷۸-۹۰-۱۰۲-۱۱۴

به این ترتیب دامنه نمره آزمودنی برای هریک از شش مؤلفه بین صفر تا ۴۰ است و برای کل مقیاس بین ۰ تا ۲۴۰ خواهد بود.

ویلسون، گری و بارت (۱۹۹۰) در یک مطالعه تحلیل عاملی بر این آزمون، ضریب آلفا را بین ۶/۰ تا ۷/۰ به دست آورده اند که بیانگر ثبات درونی مناسب آزمون است. ویلسون، بارت و گری (۱۹۸۹) ضریب آلفای کرونباخ را برای مؤلفه های روی آورد، اجتناب فعال، اجتناب منفعل، خاموشی، جنگ و گریز به این ترتیب به دست آورده اند: برای مردان ۷۱/۰، ۶۱/۰، ۵۸/۰، ۶۱/۰، ۶۵/۰ و ۶۵/۰ و برای زنان ۶۸/۰، ۳۵/۰، ۵۹/۰، ۶۳/۰، ۷۱/۰ و ۷۱/۰؛ که بیانگر ثبات درونی مناسب آزمون است. همچنین با استفاده از همبستگی میان مؤلفه های GWPQ و پرسش نامه شخصیتی آیسنگ، روایی همگرایی آزمون را نشان دادند.

این پرسش نامه توسط آزادفلاح، دادستان و مؤذنی (۱۳۷۸) به فارسی برگردانده شده و در یک گروه ۲۱۱ نفری از دانشجویان ایرانی اجراشده است. همچنین اشرفی (۱۳۸۵) ضریب آلفای کرونباخ را برای مؤلفه های روی آوری، اجتناب فعال، اجتناب منفعل، خاموشی، جنگ وگریز به ترتیب ۶۰/۰، ۵۴/۰، ۶۱/۰، ۶۶/۰، ۶۵/۰ و ۶۹/۰ و ضرایب همسانی از طریق روش دونیمه سازی را به ترتیب برابر۵۳/۰، ۵۷/۰، ۵۲/۰، ۶۲/۰، ۶۴/۰ و ۶۴ گزارش کرده است.

۴- تجزیه و تحلیل داده ها

تجزیه و تحلیل داده ها برای بررسی صحت و سقم فرضیات برای هر نوع تحقیق از اهمیت خاصی برخوردار است. امروز در بیشتر تحقیقاتی که متکی بر اطلاعات جمع آوری شده از موضوع مورد تحقیق می باشد، تجزیه و تحلیل اطلاعات از اصلی ترین و مهم ترین بخش های تحقیق محسوب می شود. داده های خام با استفاده از فنون آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند و پس از پردازش به شکل اطلاعات در اختیار استفاده کنندگان قرار می گیرند. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده ابتدا آمار توصیفی که به بررسی متغیرهای جمعیت شناختی تحقیق شامل سن، وضعیت تأهل، میزان تحصیلات، محل زندگی و ... می پردازد، مورد بررسی قرار می گیرد. پس از آن مطابق فرضیات در نظر گرفته شده، برای بررسی صحت و سقم آنها از آزمون های آماری مرتبط به کمک نرم افزار spss۲۱ استفاده می نماییم.

تحلیل آماری صورت گرفته شامل تحلیل توصیفی و استنباطی است که به ترتیب تشریح خواهند شد.

۵- آمار توصیفی

۵-۱- توصیف آماری ویژگی های جمعیت شناختی نمونه آماری

در این بخش توزیع افراد مورد بررسی برحسب ویژگی های جمعیت شناختی ارائه شده است.

جدول ۱ توزیع و درصد فراوانی ویژگی های جمعیت شناختی پاسخ دهندگان

متغیر

شاخص

فراوانی

درصد فراوانی

سن

۲۵-۲۰ سال

۲۲

۵/۱۱

۳۰-۲۶ سال

۳۵

۲/۱۸

۳۱- ۳۵ سال

۴۴

۹/۲۲

بیشتر از ۳۵ سال

۹۱

۴/۴۷

بی پاسخ

۸

-

 

مجرد

۸۷

۳/۴۷

وضعیت تأهل

متأهل

۹۴

۱/۵۱

 

مطلقه

۳

۶/۱

 

بی پاسخ

۱۶

-

 

فرزند اول

۳۷

۳/۱۹

فرزند دوم

۴۸

۲۵

فرزند سوم

۳۹

۳/۲۰

 

فرزند چهارم

۱۸

۴/۹

 

فرزند پنجم

۲۷

۱/۱۴

فرزند چندم

فرزند ششم

۱۲

۳/۶

 

فرزند هفتم

۲

۱

 

فرزند هشتم

۵

۶/۲

 

فرزند نهم

۲

۱

 

فرزند دهم

۱

۵/۰

 

فرزند چهاردهم

۱

۵/۰

 

بی پاسخ

۸

-

 

یک

۴

۱/۲

دو

۱۸

۶/۹

سه

۱۲

۴/۶

 

چهار

۲۵

۴/۱۳

 

پنج

۲۳

۳/۱۲

 

شش

۳۵

۷/۱۸

تعداد خواهر و برادر

هفت

۳۷

۸/۱۹

 

هشت

۱۷

۱/۹

 

نه

۹

۸/۴

 

ده

۲

۱/۱

 

یازده

۲

۱/۱

 

دوازده

۱

۵/۰

 

چهارده

۲

۱/۱

 

بی پاسخ

۱۳

-

محل زندگی

شهر

۱۲۹

۹/۶۷

روستا

۶۱

۱/۳۲

 

بی پاسخ

۱۰

-

میزان تحصیلات

ابتدایی

۳۶

۲۰

سیکل

۶۹

۳/۳۸

دیپلم

۷۰

۹/۳۸

 

بالاتر از دیپلم

۵

۸/۲

 

بی پاسخ

۲۰

-

با توجه به جدول ۱ مشاهده می شود سن درصد بیشتری از پاسخ دهندگان بیشتر از ۳۵ سال، درصد بیشتری متأهل، درصد بیشتری از پاسخ دهندگان فرزند دوم خانواده بوده اند. تعداد خواهر و برادرهای درصد بیشتری از پاسخ دهندگان هفت تا بوده است. محل زندگی درصد بیشتری در شهر و میزان تحصیلات درصد بیشتری دیپلم بوده است.

۵-۲- آماره های توصیفی شاخص های اصلی

آماره های توصیفی میانگین امتیاز شاخص های اصلی به صورتی که در جدول شماره ۲ مشاهده می گردد بوده است.

جدول ۲ آماره های توصیفی برای میانگین امتیاز شاخص های اصلی

شاخص ها

تعداد

میانگین امتیاز

انحراف معیار

کمترین امتیاز

بیشترین امتیاز

سیستم های بازداری رفتاری

۲۰۰

۳۲/۲

۵۶/۰

۱

۵

سیستم های فعال ساز رفتاری

۲۰۰

۲۹/۲

۵۹/۰

۱

۵

سیستم جنگ و گریز

۲۰۰

۲۷/۲

۶۳/۰

۱

۵

ویژگی های شخصیتی

۲۰۰

۳/۲

۵۲/۰

۱

۵

سرقت

۲۰۰

۱۱/۳

۶/۰

۱

۵

با توجه به نتایج جدول ۲، در نمونه ۲۰۰ نفری، سیستم های بازداری رفتاری دارای میانگین ۳۲/۲ و انحراف معیار ۵۶/۰، سیستم های فعال ساز رفتاری دارای میانگین ۲۹/۲ و انحراف معیار ۵۹/۰، سیستم جنگ و گریز دارای میانگین ۲۷/۲ و انحراف معیار ۶۳/۰، ویژگی های شخصیتی دارای میانگین ۳/۲ و انحراف معیار ۵۲/۰ و سرقت دارای میانگین ۱۱/۳ و انحراف معیار ۶/۰ می باشد.

۵-۳- تحلیل استنباطی یافته ها

بعد از یافته های به دست آمده از جامعه آماری در این بخش به بررسی فرضیه های مطرح شده و آزمون آماری مورد استفاده در پژوهش پرداخته می شود تا بتوان با تحلیل یافته ها، صحت و سقم فرضیات را از نظر آماری مورد بررسی قرار دهیم.

۵-۳-۱- بررسی نرمال بودن داده ها

برای استفاده از روش های آماری ابتدا باید مشخص شود که داده های جمع آوری شده از توزیع نرمال برخوردار است یا غیرنرمال؟ چون در صورت نرمال بودن توزیع داده های جمع آوری شده برای آزمون فرضیه ها می توان از آزمون های پارامتریک استفاده نمود و در صورت غیرنرمال بودن از آزمون های ناپارامتریک استفاده کرد. که در این مرحله به بررسی نتایج حاصل از آزمون مزبور در مورد هر یک از متغیرها پرداخته می شود و بر اساس نتایج حاصل، از آزمون مناسب برای بررسی صحت و سقم فرضیات تحقیق استفاده خواهد شد. در این تحقیق از آزمون کولموگروف ـ اسمیرنوف جهت بررسی نرمال بودن داده ها استفاده می شود.

آزمون فرض:

: داده ها نرمال است ( داده ها از جامعه نرمال آمده اند).

: داده ها نرمال نیست ( داده ها از جامعه نرمال نیامده اند).

اگر مقدار سطح معنی داری (sig) بزرگ تر از مقدار خطا ۰۵/۰ باشد فرض صفر تأیید می شود و در صورتی که مقدار سطح معنی داری کوچک تر از مقدار خطا ۰۵/۰ باشد فرض یک تأیید می شود.

جدول۳ بررسی نرمال بودن متغیرها

نتیجه گیری

سطح معنی داری

آماره

متغیر

نرمال است

۶۵۱/۰

۷۳۶/۰

سیستم های بازداری رفتاری

نرمال است

۰۵۸/۰

۳۰۹/۱

سیستم های فعال ساز رفتاری

نرمال است

۳۲۲/۰

۹۵۴/۰

سیستم جنگ و گریز

نرمال است

۳۸۸/۰

۹۰۳/۰

ویژگی های شخصیتی

نرمال است

۰۵۳/۰

۳۹۵/۱

سرقت

با توجه به نتایج جدول ۳، بنا بر نتایج آزمون کولموگروف ـ اسمیرنوف، چون مقدار سطح معنی داری برای متغیر ویژگی های شخصیتی و ابعاد آنها و سرقت، بزرگ تر از مقدار خطا ۰۵/۰ می باشد (sig > ۰.۰۵) پس نتیجه گرفته می شود توزیع متغیر ویژگی های شخصیتی و ابعاد آنها و سرقت، نرمال می باشند.

۶- آزمون فرضیه های پژوهش

چون متغیر ویژگی های شخصیتی و ابعاد آنها و سرقت، دارای توزیع نرمال هستند پس باید از آزمون های پارامتریک استفاده شود. جهت بررسی فرضیه های پژوهش، چون تأثیر متغیرها در فرضیه باید مورد بررسی قرار بگیرد یعنی تأثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته، از مدل رگرسیون خطی استفاده می شود.

۶-۱- فرضیه های فرعی پژوهش

جهت بررسی تأثیر متغیرهای مستقل ابعاد ویژگی های شخصیتی بر متغیر وابسته سرقت، از رگرسیون خطی چندگانه استفاده می شود.

فرضیه فرعی اول: سیستم جنگ و گریز در ارتکاب جرم سرقت تأثیرگذار است.

آزمون فرض:

: سیستم جنگ و گریز در ارتکاب جرم سرقت تأثیرگذار نیست.

: سیستم جنگ و گریز در ارتکاب جرم سرقت تأثیرگذار است.

جدول ۴ بررسی تأثیر سیستم جنگ و گریز در ارتکاب جرم سرقت

 

ضریب رگرسیون استاندارد نشده

ضریب رگرسیون استاندارد شده

میزان آماره t

سطح معنی داری

ضریب

خطای استاندارد

بتا (مقدار تأثیر)

جنگ و گریز

۴۱۸/۰

۰۹۷/۰

۴۳۸/۰

۳۱۳/۴

*۰۰۰/۰

با توجه به نتایج جدول ۴، چون مقدار سطح معنی داری برابر ۰۰۰/۰ و کوچک تر از مقدار خطا ۰۵/۰ و قدر مطلق آماره «t” برابر ۳۱۳/۴ و بزرگ تر از مقدار جدول ۹۶/۱ می باشد با اطمینان ۹۵ درصد فرض صفر رد شده و فرض یک تأیید می شود. پس متغیر سیستم جنگ و گریز در مدل باقی می ماند و مقدار ضریب آن ۴۱۸/۰ می باشد. پس نتیجه گرفته می شود سیستم جنگ و گریز در ارتکاب جرم سرقت تأثیرگذار است و مقدار تأثیر نیز برابر ۸/۴۳ درصد می باشد که مقدار آن مثبت و مستقیم است یعنی با افزایش سیستم جنگ و گریز، ارتکاب جرم سرقت نیز افزایش می یابد. پس فرضیه فرعی اول محقق تأیید می شود.

فرضیه فرعی دوم : سیستم بازداری رفتاری در ارتکاب جرم سرقت تأثیرگذار است.

آزمون فرض:

: سیستم بازداری رفتاری در ارتکاب جرم سرقت تأثیرگذار نیست.

: سیستم بازداری رفتاری در ارتکاب جرم سرقت تأثیرگذار است.

جدول ۵ بررسی تأثیر بازداری رفتاری در ارتکاب جرم سرقت

 

ضریب رگرسیون استاندارد نشده

ضریب رگرسیون استاندارد شده

میزان آماره t

سطح معنی داری

ضریب

خطای استاندارد

بتا (مقدار تأثیر)

بازداری رفتاری

۴۵۵/۰

۰۶۷/۰

۴۲۲/۰

۷۴۹/۶

*۰۰۰/۰

با توجه به نتایج جدول ۵، چون مقدار سطح معنی داری برابر ۰۰۰/۰ و کوچک تر از مقدار خطا ۰۵/۰ و قدر مطلق آماره «t” برابر ۷۴۹/۶ و بزرگ تر از مقدار جدول ۹۶/۱ می باشد با اطمینان ۹۵ درصد فرض صفر رد شده و فرض یک تأیید می شود پس متغیر سیستم بازداری رفتاری در مدل باقی می ماند و مقدار ضریب آن ۴۵۵/۰ می باشد. پس نتیجه گرفته می شود سیستم بازداری رفتاری در ارتکاب جرم سرقت تأثیرگذار است و مقدار تأثیر نیز برابر ۲/۴۲ درصد می باشد که مقدار آن مثبت و مستقیم است یعنی با افزایش سیستم بازداری رفتاری، ارتکاب جرم سرقت نیز افزایش می یابد. پس فرضیه فرعی دوم محقق تأیید می شود.

فرضیه فرعی سوم: سیستم فعال ساز رفتاری در ارتکاب جرم سرقت تأثیرگذار است.

آزمون فرض:

: سیستم فعال ساز رفتاری در ارتکاب جرم سرقت تأثیرگذار نیست.

: سیستم فعال ساز رفتاری در ارتکاب جرم سرقت تأثیرگذار است.

جدول ۶ بررسی تأثیر سیستم فعال ساز رفتاری در ارتکاب جرم سرقت

 

ضریب رگرسیون استاندارد نشده

ضریب رگرسیون استاندارد شده

میزان آماره t

سطح معنی داری

ضریب

خطای استاندارد

بتا (مقدار تأثیر)

فعال ساز رفتاری

۰۶۷/۰-

۱۰۹/۰

۰۶۵/۰-

۶۲۰/۰-

۵۳۶/۰

 

با توجه به نتایج جدول ۶، چون مقدار سطح معنی داری برابر ۵۳۶/۰ و بزرگ تر از مقدار خطا ۰۵/۰ و قدر مطلق آماره «t” برابر ۶۲۰/۰ و کوچک تر از مقدار جدول ۹۶/۱ می باشد با اطمینان ۹۵ درصد فرض صفر تأیید می شود پس متغیر سیستم فعال ساز رفتاری در مدل باقی نمی ماند. پس نتیجه گرفته می شود سیستم فعال ساز رفتاری در ارتکاب جرم سرقت تأثیرگذار نیست. پس فرضیه فرعی سوم محقق تأیید نمی شود.

پس معادله رگرسیون چندگانه به صورت ذیل می باشد:

(سیستم بازداری رفتاری * ۴۵۵/۰) + (سیستم جنگ و گریز * ۴۱۸/۰) + ۲۶۲/۱ = سرقت

فرضیه اصلی: ویژگی های شخصیتی در ارتکاب جرم سرقت تأثیرگذار است.

آزمون فرض:

: ویژگی های شخصیتی در ارتکاب جرم سرقت تأثیرگذار نیست.

: ویژگی های شخصیتی در ارتکاب جرم سرقت تأثیرگذار است.

جدول ۷ بررسی تأثیر ویژگی های شخصیتی در ارتکاب جرم سرقت

 

ضریب رگرسیون استاندارد نشده

ضریب رگرسیون استاندارد شده

میزان آماره t

سطح معنی داری

ضریب

خطای استاندارد

بتا (مقدار تأثیر)

شخصیتی

۲۴۲/۰

۱۱۳/۰

۲۶۵/۰

۱۴۲/۲

*۰۴۲/۰

با توجه به نتایج جدول ۷، برای متغیر ویژگی های شخصیتی چون مقدار سطح معنی داری برابر ۰۴۲/۰ و کوچک تر از مقدار خطا ۰۵/۰ و قدر مطلق آماره «t” برابر ۱۴۲/۲ و بزرگ تر از مقدار جدول۹۶/۱ می باشد با اطمینان ۹۵ درصد فرض صفر رد شده و فرض یک تأیید می شود پس متغیر ویژگی های شخصیتی در مدل باقی می ماند و مقدار ضریب آن ۲۴۲/۰ می باشد. پس نتیجه گرفته می شود ویژگی های شخصیتی در ارتکاب جرم سرقت تأثیرگذار است و مقدار تأثیر نیز برابر ۵/۲۶ درصد می باشد که مقدار آن مثبت و مستقیم است یعنی با افزایش ویژگی های شخصیتی، ارتکاب جرم سرقت نیز افزایش می یابد.

پس با اطمینان ۹۵ درصد فرضیه اصلی محقق تأیید می شود.

پس معادله رگرسیون چندگانه به صورت ذیل می باشد:

(ویژگی های شخصیتی * ۲۴۲/۰) - ۹۰۴/۳ سرقت

نتیجه گیری

نکته قابل توجه در زمینه ارتباط بین صفات شخصیتی عمده و بزهکاری این است که یک انسان صفات و گرایش های مختلفی دارد و لزوماً یک صفت واحد و منحصربه فرد نمی تواند پیش بینی کننده بروز رفتار بزهکارانه در فرد باشد بلکه آنچه مهم است نحوه ترکیب و تعامل بین این صفات در فرد است؛ به این معنا که ممکن است یک فرد با نمره بالا در عامل روان آزردگی گرایی به رفتارهای بزهکارانه بپردازد ولی فرد دیگری با روان آزردگی بالا این گونه رفتارها را بروز ندهد به این علت که فرد اول علاوه بر روان آزرده بودن در گشودگی و هیجان خواهی نیز نمره بالایی دارد اما فرد دوم علاوه بر کسب نمره بالا در روان آزرده گرایی، در خوشایندی و وظیفه شناسی نیز نمره بالایی کسب کند که ترکیب این صفات مانع بروز رفتارهای بزهکارانه در این فرد می شود.13

این یافته که برخی صفات شخصیتی پیش بینی کننده رفتارهای بزهکارانه است، می تواند در کوشش های پیشگیرانه و مداخله گرایانه مفید واقع گردد. صفات شخصیتی در کودکی میانه، رفتارهای مخاطره آمیز در دوران نوجوانی و بزرگ سالی را پیش بینی می کند اگرچه صفات شخصیتی معمولاً به صورت تفاوت های فردی پایدار مفهوم سازی می گردند، بااین حال نتایج پژوهش ها حکایت از امکان تغییر شخصیت دارند و بازشناسی آسیب پذیری شخصیت های ناسالم، اولین گام مهم در تغییر شخصیت به حساب می آید. همچنین تلاش ها در زمینه ارزیابی صفات شخصیت قبل از دوره نوجوانی توسط متخصصان بالینی و پژوهشگران می تواند فرصتی را برای به کارگیری راهبردهای پیشگیرانه و مداخله گرایانه فراهم کند.14 مهم ترین نتیجه این پژوهش، نقش ویژگی های شخصیتی (سیستم های مغزی/ رفتاری) بر ارتکاب جرم سرقت است. نتایج این پژوهش نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی (سیستم های مغزی/ رفتاری) و ارتکاب جرم سرقت در استان لرستان رابطه تنگاتنگی وجود دارد.

نتایج به دست آمده نشان داد که فرضیه مورد نظر تأیید می شود یعنی به طورکلی ویژگی های شخصیتی در میزان ارتکاب به سرقت آنان تأثیرگذار است. نتایج به دست آمده نشان داد که سیستم بازداری رفتاری در ارتکاب به سرقت تأثیر دارد یعنی افرادی که سیستم بازداری رفتاری فعال تری دارند با احتمال بیشتری مرتکب سرقت می شوند.

نتیجه به دست آمده با نتایج امیری و همکاران (۱۳۹۶)، صدری و همکاران (۱۳۹۵)، فراهانی و همکاران (۱۳۹۵)، امیری و موسی زاده (۱۳۹۴)، بیرامی و همکاران (۱۳۹۳)، گلوک (۱۹۹۷)، بهرامی نژاد (۱۹۹۶)، خانه کشی و عزیزی طاس احمدی (۱۳۸۶)، پورمحسنی کلوری و همکاران (۱۳۹۰) همخوانی دارد.

در فرضیه فرعی اول نتایج نشان داد که سیستم جنگ و گریز در ارتکاب جرم سرقت تأثیرگذار است و مقدار تأثیر نیز برابر ۸/۴۳ درصد می باشد که مقدار آن مثبت و مستقیم است یعنی با افزایش سیستم جنگ و گریز، ارتکاب جرم سرقت نیز افزایش می یابد. پس فرضیه فرعی اول محقق تأیید می شود. در فرضیه فرعی دوم نتایج نشان داد که سیستم بازداری رفتاری در ارتکاب جرم سرقت تأثیرگذار است و مقدار تأثیر نیز برابر ۲/۴۲ درصد می باشد که مقدار آن مثبت و مستقیم است یعنی با افزایش سیستم بازداری رفتاری، ارتکاب جرم سرقت نیز افزایش می یابد. پس فرضیه فرعی دوم محقق تأیید می شود. در فرضیه فرعی سوم نتایج نشان داد که سیستم فعال سازی رفتاری در ارتکاب جرم سرقت تأثیرگذار نیست. پس فرضیه فرعی سوم محقق تأیید نمی شود.

 

 


1. فاطمه صغری کربلایی، غلامعلی افروز و مهوش رقیبی، «ﺑﺮرﺳﯽ وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی زﯾﺴﺘﯽ، ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ و ﺑﻬﺮه ﻫﻮﺷﯽ در ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن ﺑﺰه کار اﺳﺘﺎن ﺳﯿﺴﺘﺎن وﺑﻠﻮﭼﺴﺘﺎن»، مجله پژوهش در نظام های آموزش ۳۳ (۱۳۹۵)، ۲.

2. شمین صدری، شهلا پزشک و معصومه طیب لی، «ویژگی های شخصیتی و مکانیسم های دفاعی بزه کاران پسر کانون اصلاح و تربیت بر اساس نوع جرم»، مجله افراد استثنایی ۲۳ (۱۳۹۵)، ۱۸۰.

3. Eysenck

4. میرتقی گروسی فرشی، مجید محمودعلیلو و احمد اسمعلی کورانه، «مقایسه ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای مجرمین با افراد بهنجار»، مجله روان شناسی معاصر ۱ (۱۳۸۶)، ۲۵.

5. Orbitofrontal

6. Hippocampus

7. ایران داودی، آرامه صفی خانی و مهناز مهرابی زاده هنرمند، «ﺑﺮرسی سیستمﻫﺎی ﻣﻐﺰی ـ رﻓﺘﺎری ﺑﻪ ﻋﻨﻮان پیش بین های تیپ های شخصیتی A، C و D»، ﻣﺠﻠﻪ دﺳﺖ آوردﻫﺎی روانﺷﻨاختی (ﻋﻠﻮم تربیتی و روان شناسی) ۲ (۱۳۸۸)، ۹۲-۹۱.

8. مهدی مقیمی، «تأثیر کیفیت زندگی بر جرم سرقت»، دو فصلنامه دیدگاه های حقوق قضایی ۷۹ و ۸۰ (۱۳۹۶)، ۱۵۰.

9. همان، ۱۵۰.

10. منصور بیرامی، معصومه عبادی آسایش و محمدمهدی میرلو، «ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎی ﻓﻌﺎلﺳﺎزی/ ﺑﺎزداری رﻓﺘﺎری دﺧﺘﺮان ﻓﺮاری ﺑﺎ دﺧﺘﺮان ﻏﯿﺮﻓﺮاری»، مجله زن و مطالعات خانواده ۲۶ (۱۳۹۳)، ۲۷.

11. مهدی کریمی شرفشاده، ابوالفضل کرمی و مهدی کرمی دهباغی، «مقایسه ی ویژگی های شخصیت و هوش در مجرمین (مرد) جرایم سایبری با جمعیت عادی شهر تهران (۱۳۹۵)»، مجله طب انتظامی ۱ (۱۳۹۶).

12. صدری، پزشک و طیب لی، پیشین، ۱۸۲.

13. عباسعلی حسین خانزاده و محبوبه طاهر، «مطالعه تحلیلی ویژگی های شخصیتی نوجوانان بزهکار»، پژوهشنامه حقوق کیفری ۱ (۱۳۹۳)، ۴۶.

14. حسین خانزاده و طاهر، پیشین، ۴۷.

 

الف) منابع فارسی
- امیری، سهراب، اسماعیل سلیمانی و زهرا رفیعی. «بررسی نقش ابعاد شخصیتی مبتنی بر سیستم های مغزی/ رفتاری در اختلال های درون سازی و برون سازی نوجوانان». روان شناسی بالینی و شخصیت (دانشور رفتار) ۲(۱۳۹۶):۱۴۵-۱۵۵.
- امیری، محمد و توکل موسی زاده. «مقایسه سیستم های مغزی رفتاری در نوجوانان عادی و بزهکار». مجله سلامت و بهداشت ۱(۱۳۹۴): ۱۹-۲۹.
- بیرامی، منصور، معصومه عبادی آسایش و محمدمهدی میرلو. «ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎی ﻓﻌﺎلﺳﺎزی/ ﺑﺎزداری رﻓﺘﺎری دﺧﺘﺮان ﻓﺮاری ﺑﺎ دﺧﺘﺮان ﻏﯿﺮﻓﺮاری». مجله زن و مطالعات خانواده ۲۶(۱۳۹۳): ۲۳-۴۰.
- پورمحسنی کلوری، فرشته، آزاده حق شناس و صبا اسدی. «بررسی فعالیت سیستم های مغزی - رفتاری و تفاوت های جنسیتی در افراد معتاد و غیرمعتاد». تازه های علوم شناختی ۲(۱۳۹۰): ۹-۲۲.
- حسین خانزاده، عباسعلی و محبوبه طاهر. «مطالعه تحلیلی ویژگی های شخصیتی نوجوانان بزه کار». پژوهشنامه حقوق کیفری ۱(۱۳۹۳):۳۱-۵۳.
- خانه کشی، علی و فرحناز عزیزی طاس احمدی. «مقایسه ویژگی های شخصیتی نوجوانان عادی و بزهکار ۱۸-۱۲ ساله شهرستان اهواز». ﭘﮋوهش های ﺗﺮبیتی داﻧﺸﮕﺎه آزاد اسلامی واﺣﺪ ﺑﺠﻨﻮرد ۱۱(۱۳۸۶): ۱-۲۰.
- داودی، ایران، آرامه صفی خانی و مهناز مهرابی زاده هنرمند. «ﺑﺮرسی سیستمﻫﺎی ﻣﻐﺰی - رﻓﺘﺎری ﺑﻪ ﻋﻨﻮان پیش بینﻫﺎی تیپ ﻫﺎی شخصیتی A، C و D». ﻣﺠﻠﻪ دﺳتاوردهای روان شناختی (ﻋﻠﻮمﺗﺮبیتی و روان شناسی) ۲ (۱۳۸۸):۸۷-۱۱۲.
- صدری، شمین، شهلا پزشک و معصومه طیب لی. «ویژگی های شخصیتی و مکانیسم های دفاعی بزهکاران پسر کانون اصلاح و تربیت بر اساس نوع جرم». مجله افراد استثنایی ۲۳(۱۳۹۵): ۱۷۹-۱۹۷.
- فراهانی، زهرا، آناهیتا خدابخشی کولایی و داوود تقوایی. «مقایسه سیستم های مغزی/ رفتاری و هیجان خواهی در زنان مصرف کننده و غیر مصرف کننده ی سیگار و قلیان (مطالعه ی مورد شاهدی شهر تهران)». فصلنامه پرستاری گروه های آسیب پذیر ۹(۱۳۹۵): ۵۲-۶۲.
- کربلایی، فاطمه صغری، غلامعلی افروز و مهوش رقیبی. «ﺑﺮرﺳﯽ وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی زﯾﺴﺘﯽ، ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ و ﺑﻬﺮهﻫﻮﺷﯽ در ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن ﺑﺰه کار اﺳﺘﺎن ﺳﯿﺴﺘﺎن وﺑﻠﻮﭼﺴﺘﺎن». مجله پژوهش در نظام های آموزش ۳۳(۱۳۹۵): ۲۱۰-۲۳۹.
- کریمی شرفشاده، مهدی، ابوالفضل کرمی و مهدی کرمی دهباغی. «مقایسه ی ویژگی های شخصیت و هوش در مجرمین (مرد) جرایم سایبری با جمعیت عادی شهر تهران (۱۳۹۵)». مجله طب انتظامی ۱(۱۳۹۶): ۷۷-۸۴.
- گروسی فرشی، میرتقی، مجید محمودعلیلو و احمد اسمعلی کورانه. «مقایسه ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای مجرمین با افراد بهنجار». مجله روان شناسی معاصر ۱(۱۳۸۶): ۲۴-۳۱.
- مقیمی، مهدی. «تأثیر کیفیت زندگی بر جرم سرقت». دو فصلنامه دیدگاه های حقوق قضایی ۷۹ و ۸۰ (۱۳۹۶): ۱۴۹-۱۷۱.
ب) منابع خارجی
- Bahramnezhad H. “comparison of mental disorders in male prisoners of Qasr prison and comparing normal society,” Journal of thought and behavior 5)1996 ((1and 2): 37-45.
- Carrasco, M., Barker, E. D., Tremblay, R. E., & Vitaro, F. Eysenck`s, “Personality Dimensions as Predictors of Male Adolescent Trajectories of Physical Aggression, Theft and Vandalism,” Journal of Personality and Individual Differences 41(2006): 1309-1320.
- Gluech k, “criminal procodiero, Newyork sanfrancisco: west pubishing compane minneqplis/st.panl”, 1997.
- Kennedy, T. M., Burnett, K. F., & Edmonds, W. A, “Intellectual, Behavioral, and Personality Correlates of Violent vs. Non-Violent Juvenile Offenders,” Journal of Aggressive Behavior 37 (2011): 315-325.
- Slobodskaya, H. R., Safronova, M. V, Knyazev, G. G. & Wilson, D, “Development of a shortform of the Gray-Wilson personality questionnaire,” Research institute of physiology Russia and institute of psychiatry university of London 35(2003): 1049-1059.