مداخلات زودرس در سیاست جنایی ایران، انگلستان و آمریکا

نوع مقاله : علمی- پژوهشی

نویسنده

استادیار، گروه حقوق، واحد ارومیه، دانشگاه آزاد اسلامی، ارومیه، ایران.

چکیده

بزهکاری اطفال و نوجوانان یکی از چالش‌های عمده سیاست جنایی کشورها را تشکیل می‌دهد. شروع بزهکاری از سنین پایین، استمرار و دوام آن را در آینده موجب گردیده و مقاومت بیشتری را در برابر پاسخ‌های جامعه موجب می‌شود. از همین رو طراحی و اجرای برنامه‌های پیشگیرانه از دوران قبل از تولد و پس از آن و در سنین رشد نسبت به اطفال و والدین آنها می‌تواند در خنثی‌سازی عوامل خطر مؤثر بوده و احتمال بروز رفتارهای انحرافی و پرخطر را در همان سنین کاهش دهد. عوامل خطر، عواملی هستند که خطر بروز آتی، تکرار، مقاومت یا طول مدت بزهکاری را افزایش می‌دهند. کشورهای آمریکا و انگلستان مداخلات زودرس را به‌طور نظام‌مند و با کمک‌هایی که از سوی دولت در جهت تأمین هزینه‌های اجرایی برنامه‌ها صورت می‌گیرد، اجرا نموده و نتایج مثبتی را در کاهش نرخ جرائم اطفال و نوجوانان دارای رفتارهای پرخطر در آینده داشته‌اند. انعطاف‌پذیری برنامه‌ها با اهداف ترسیمی برای گروه هدف، آموزش مجریان برنامه و توجیه دقیق آنها در راستای اهداف برنامه و کیفیت اجرای آن، بهبود یا اصلاح ساختار خانواده، مشارکت دادن والدین و مربیان و حساس نمودن ایشان در قبال تشخیص و واکنش مناسب در مقابل رفتارهای پرخطر اطفال و نوجوانان از ویژگی‌های مهم برنامه‌های مذکور است. این پژوهش از جهت نوع، کاربردی بوده و درصدد است تا به شیوه توصیفی به بررسی اقسام مداخلات زودرس در سه کشور ایران، انگلستان و آمریکا پرداخته و برنامه‌های اجرا شده و نتایج آن را مورد ارزیابی قرار دهد. با ارزیابی برنامه‌های مذکور می‌توان به این سؤال پاسخ داد که سیاست جنایی با چه رویکردی می‌تواند در حوزه پیشگیری زودرس موفق عمل کند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Early Interventions in Iran, British and American Criminal Policy

نویسنده [English]

  • Neusha Ghahremani afshar
Assistant Professor, Department of Law, Urmia branch, Azad university, urmia, Iran
چکیده [English]

Juvenile delinquency is one of the major challenges in countries' criminal policy. Starting delinquency at an early age, its continuation and durability in the future will cause more resistance to society's responses. Therefore, designing and implementing preventive programs from prenatal and postnatal periods and in adulthood for children and their parents can be effective in neutralizing risk factors and reduce the likelihood of deviant and high-risk behaviors at the same age. Risk factors are factors that increase the risk of future recurrence, resistance, or duration of delinquency. The United States and the United Kingdom have implemented early intervention systematically and with government assistance to fund the implementation of programs, and have had positive results in reducing the crime rates of children and adolescents with high-risk behaviors in the future. Flexibility of programs with drawing goals for the target group, training of program executors and their accurate justification in line with the program goals and the quality of its implementation, improving or modifying the family structure, involving parents and educators and sensitizing them to appropriate diagnosis and response to High-risk behaviors of children and adolescents are important features of these programs.
This research is applied in terms of type and intends to descriptively examine the types of early interventions in Iran, the United Kingdom and the United States and evaluate the implemented programs and results. Evaluating these programs can answer the question of how criminal policy can be successful in the field of early prevention.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Early interventions
  • Risk factors
  • Emotional and social learning
  • Supportive factors

 

 

 

مقدمه

تدابیر بازپرورانه و رشدمدار ناظر بر اطفال و نوجوانان در معرض خطر بوده که از قبل از تولد در خصوص آنها اعمال می گردد. ایده اصلی این قسم از پیشگیری بر شناسایی عوامل کلیدی خطر مؤثر بر بزهکاری و اعمال روش های پیشگیری برای خنثی سازی آنها استوار است. هدف از آن، پیشگیری از مزمن شدن و تکراری شدن بزهکاری در آینده است تا از این طریق زمینه فعالیت های سازنده آنها در جامعه فراهم گردد. از برنامه های مبتنی بر مداخلات زودرس، والدین نیز می توانند برخوردار گردند و اساساً می بایست برنامه ها به نحوی باشند تا بتوانند خانواده های در معرض خطری که دارای طفل یا نوجوان هستند را نیز دربرگیرند. بهره مندی والدینی که در شرایط چالش برانگیزی به سر برده و یا خانواده های ازهم گسیخته از این قسم مداخلات، ضرورتی انکارناپذیر است. چه اینکه حمایت از اطفال و نوجوانان در چنین خانواده هایی بدون بهبود و اصلاح ساختار خانواده تلاشی بی حاصل خواهد بود. برنامه های حمایتی می توانند خطر را کاهش داده و حتی با رفع آن طفل و نوجوان را در وضعیت مطلوبی قرار دهند. تقویت مهارت های اجتماعی، احساسی و عاطفی، ایجاد یک شبکه قوی حمایتی اجتماعی برای تأمین خانواده در زمینه سلامت روان ـ درآمد ـ مشاوره ـ خدمات و امکانات اجتماعی از اهداف برنامه های حمایتی است. بدیهی است اجرای برنامه های مذکور در خلال نهادهای پیشگیری از جرم متصور است و تقویت نهادهای فوق در اجرایی نمودن برنامه های پیشگیرانه از اهمیت خاصی برخوردار است. در اغلب کشورهای توسعه یافته، مداخلات زودرس خانواده محور بوده و در این راستا، ساختارهایی جهت نظام مند کردن این تدابیر پیش بینی شده است. در ایالات متحده آمریکا، اداره مبارزه با کودک آزاری و بی توجهی نسبت به کودکان در قالب یک آژانس فدرال، تدابیر پیشگیرانه را نسبت به اطفال و نوجوانان در معرض خطر در قالب تعیین بودجه های اختصاصی برای هر ایالت به صورت مجزا پیش بینی کرده است. در انگلستان نیز قوانین حمایتی جهت مراقبت از اطفال در بخش های تحصیلی، خانواده و مراقبت در برابر اقسام خشونت و آزار پیش بینی شده است. به عنوان مثال قانون همکاری برای محافظت از اطفال و نوجوانان، ضمن دعوت شهروندان به گزارش موارد کودک آزاری و اعلام موارد خطرپذیری اطفال، رویکردهای مطرح در انگلستان و ولز را ترسیم نموده و مسؤولیت بخش های مختلف را در این زمینه تبیین می نماید. در ایران مسأله بزهکاری اطفال و نوجوانان در سال های اخیر در اولویت دولت ها و معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری بوده، به طوری که اقدامات مختلفی در این زمینه انجام گردیده اگرچه از دو ویژگی مدل محور و برنامه مدار برخوردار نبوده است. علت اصلی ناپایداری سیاست جنایی در این زمینه نیز فقدان این دو است. در این پژوهش، به تفکیک رویکرد، ساختارها و نهادهای متولی در این امر را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

۱- مداخلات زودرس در ایالات متحده آمریکا

تفکیک بین عواملی که به عنوان عامل خطر بوده و عواملی که صرفاً یک نشانه و مرتبط با عامل خطر است ضروری می نماید. چه اینکه تمرکز بر نشانه های خطر لزوماً منجر به پیشگیری موفقیت آمیز نشده و صرفاً در کوتاه مدت می تواند به عنوان یک مسکّن عمل نماید. ازاین رو اعمال مداخلات ترکیبی و چندگانه به صورت هدفمند می تواند بر خنثی سازی عوامل خطر اثرگذار باشد. در آمریکا برنامه های رشدمدار مبتنی بر دو محور است. برنامه های فردی، خانوادگی و برنامه های گروه همسالان، مدرسه و جامعه.

۱-۱- برنامه های فردی، خانوادگی

چهار دسته از برنامه ها به طور خاص موفق هستند: آموزش والدین (در زمینه ملاقات خانگی)، آموزش مدیریت والدین، آموزش مهارت ها و برنامه های توانمندسازی پیش دبستانی.1 به طورکلی برنامه ها بر عواملی همچون ضعف فرزندپروری والدین، نظارت و نظم بخشی به آموزش عمومی والدین یا آموزش مهارت ها به والدین، کنشگری حداکثری، آموزش مهارت ها به طفل و استعدادیابی در مرحله پیش دبستانی تأکید دارد.

۱-۱-۱- آموزش عمومی والدین

معروف ترین برنامه ملاقات خانگی (و تنها برنامه ای که معیاری مستقیم برای بزهکاری است) برنامه مشارکت پرستار و خانواده2 است که در جوامع نیمه روستایی از شهر المیرای نیویورک، توسط دیوید اولدز3 و همکارانش در ۱۹۸۸ اجرا شد. این برنامه سه هدف بلندمدت داشت: ۱) بهبود نتایج بارداری؛ ۲) بهبود کیفیت مراقبت والدین از فرزندان؛ ۳) بهبود زندگی شخصی خود زنان و تکمیل تحصیلات آنها، یافتن شغل و برنامه ریزی برای بارداری های آینده.4 تعدادی از زنان به صورت تصادفی انتخاب و برنامه ملاقات خانگی را از پرستاران در طول بارداری یا هم در دوره بارداری و هم در طول دو سال اول تولد نوزاد خود دریافت می کردند. هر ملاقات بین شصت الی هفتاد و پنج دقیقه طول می کشید و مادران به طور میانگین در هر دو هفته ملاقات می شدند. ملاقات کنندگان راهنمایی هایی درباره ملاحظات دوران بارداری و پس از زایمان ارائه می دادند، درباره رشد نوزاد و درباره اهمیت تغذیه مناسب و اجتناب از سیگار و نوشیدن الکل در طول بارداری.

نتایج نشان داد که ملاقات خانگی بعد از تولد، کاهش قابل توجهی در نرخ سوء استفاده های جسمی در طول دو سال آغاز زندگی کودک داشته است.5 در حمایت از قانون حمایتی ۲۰۱۰ (قانون برنامه ملاقات خانگی مادر و کودک)6 ۵/۱ بیلیون دلار بودجه به مدت ۵ سال در ایالات متحده برای انجام مداخلات زودرس در خانه در بخش های در معرض خطر اختصاص داده شد.

دپارتمان سلامت و خدمات انسانی اثربخشی مدل های برنامه ملاقات خانگی در خانواده های دارای زنان باردار و همچنین کودکان زیر ۵ سال را بر اساس بهبود شرایط خانواده در حوزه های زیر نشان می دهد:

- بهبودی سلامت مادر و کودک؛

- جلوگیری از کودک آزاری و بی توجهی یا بدرفتاری؛

- بهبود در آمادگی و موفقیت در مدرسه؛

- کاهش جرم یا خشونت های خانگی؛

- بهبود در خودکفایی اقتصادی خانواده؛

- بهبود در شرایط مراجعه افراد آسیب پذیر به منابع پشتیبان؛

- ارتقای الگوهای صحیح فرزندپروری.

در حال حاضر ۱۳ برنامه خانگی برای مدل های رشدمدار تحت برنامه شناسایی شده است. چهار مدل برنامه ای که در بین این ۱۳ مدل، بیشترین کاربرد را دارند عبارت اند از:

- برنامه مشارکت پرستار و خانواده؛

- برنامه ملاقات خانگی؛

- برنامه خانواده های سالم آمریکا؛

- برنامه گام های سالم.

۱-۱-۱-۱- برنامه مشارکت پرستار و خانواده معروف ترین برنامه ملاقات خانگی در ایالات متحده است که در ۴۴ ایالت از ۵۰ ایالت فدرال انجام می گیرد.

۱-۱-۱-۲- برنامه ملاقات های خانگی همان طور که از نام آن پیداست توسط پرستاران ویژه آموزش دیده برای مادران با درآمد پایین در طول دوران بارداری آنها تا زمان تولد نوزادشان اجرا می شود. اهداف برنامه، شامل تشویق رفتارهای مثبت مادران و آموزش مراقبت والدین از نوزاد است.

برنامه شروع زودهنگام7 که در قالب ملاقات های خانگی صورت می پذیرد یک برنامه ابتکاری فدرال است که شامل خدمات مراقبت خانوادگی کودک، خدمات مستقر در خانه یا مرکز حمایتی، یا ترکیبی از هر دو برای بهبود رشد اطفال و کودکان نوپا و نیز تقویت خانواده ها است.

این برنامه شامل ۹۰ دقیقه ملاقات خانگی در هر هفته است که توسط افراد متخصص و در دو گروه فعالیت های اجتماعی برنامه ریزی می گردد. این برنامه زنان باردار و خانواده های دارای با فرزندان زیر ۳ سال را دربرمی گیرد. برای مشارکت در این برنامه خانواده ها باید روی خط فقر فدرال یا زیر آن باشند به علاوه حداقل ۱۰ درصد از شرکت کنندگان در این برنامه باید به کودکان ناتوان اختصاص یابد.8 کودکانی که در این برنامه مشارکت داشتند، رشد شناختی و زبانی بهتری در مقایسه با کودکان دیگر دارا بودند، ارتباط عاطفی بهتری با والدین خود داشته، دارای تمرکز بیشتری بوده و رفتارهای خشونت آمیز کمتری توسط والدین آنها گزارش شد. والدینی که در برنامه های ملاقات خانگی مشارکت داشتند رفتارهای حمایت آمیزتری در قبال فرزندان خود داشته و کودکان آنها در تعامل با والدین خود بهتر عمل می کردند.9

۱-۱-۱-۳- برنامه خانواده های سالم آمریکا10 به ایجاد و تحکیم روابط مثبت میان والدین و کودک تأکید دارد و دلبستگی سالم را با تمرکز روی نقاط قوت خانواده ها ایجاد می نماید. به علاوه به خانواده ها کمک می کند تا چالش های زندگی خود را مدیریت کنند. مادران شرکت کننده در برنامه کمتر به تنبیه فیزیکی اطفال خود پرداخته و دانش بیشتری از مراحل رشد کودک خود داشتند. همچنین رفتارهای توهین آمیز کمتری داشته و کمتر دچار کم توجهی به فرزندشان بودند.

تمامی برنامه های زیرگروه ملاقات های خانگی هفتگی اغلب از زمان قبل از تولد آغاز و تا سنین ۳ الی ۵ سالگی کودک ادامه می یابد. این برنامه ها حمایت از والدین و آموزش های عمومی به آنها را دربرمی گیرد. ملاقات های خانگی توسط متخصصانی که آموزش های لازم برای اجرای این برنامه را دیده اند انجام می شود.

۱-۱-۱-۴- برنامه گام های سالم متوجه ایجاد یک رابطه نزدیک میان متخصصان مراقبت های بهداشتی و والدین در زمینه رشد فیزیکی ـ عاطفی و شناختی کودکان از بدو تولد تا ۳ سالگی است. برنامه گام های سالم می تواند توسط هر فرد متبحر در امر پزشکی خانواده یا با همکاری متخصصی از حوزه اطفال به همراه یک پزشک خانواده اجرا شود.

این برنامه به محض اینکه یک تولد از بیمارستان گزارش می شود توسط پزشک خانواده و یا با مشارکت وی و یک پزشک اطفال به مدت ۳ سال آغاز می شود. در طول ملاقات های خانگی متخصص گام های سالم موضوعات رفتاری و تکوینی را بیان کرده و عوامل خطر بزرگسالان را که بر رفتار کودک مؤثر است کشف می کند. رشد کودک و معاینه سلامت خانواده در همه مراحل گام های سالم رصد می شود به گونه ای که خدمات گفتاردرمانی یا شنوایی سنجی و مطالب مختلفی به صورت مکتوب برای والدین در زمینه موضوعاتی مانند آموزش نظم و انضباط و تغذیه کودکان در دسترس آنان قرار می گیرد.

۱-۱-۲- برنامه های پیش دبستانی

اثرگذارترین برنامه پیش دبستانی پروژه پری11 است که در ایالت میشیگان توسط شوین هارت و ویکارت12 در ۱۹۸۰ اجرا شد.

این در واقع یک برنامه هدف گذاری شده روی کودکان آفریقایی ـ آمریکایی محروم بود، اما ابعاد پزشکی و سلامت را شامل نمی شد. این برنامه با ملاقات های خانگی هر هفته پشتیبانی می شد و معمولاً به مدت دو سال ادامه داشت (کودکان ۳-۴ ساله را پوشش می داد). والدین نیز فعالانه در فعالیت های آموزشی برنامه پری مشارکت داشتند. هدف برنامه بررسی و ارتقای توانایی های فکری و استدلالی جهت افزایش موفقیت در فعالیت های مدرسه بود. روش مورد استفاده اغلب به تحرک واداشتن قوه تفکر در کودکان بود.

۱-۱-۳- برنامه مراقبت روزانه13

یکی از چند برنامه پیشگیری که در زمان بارداری آغاز شد برنامه توسعه خانواده سیراکوز (نیویورک) بود.

محققین با یک نمونه از زنان باردار (اغلب فقیر آمریکایی) برنامه را آغاز کردند و به آنها در زمینه پرورش، سلامت، تغذیه و سایر مسائل کودک کمک های هفتگی ارائه می دادند. به علاوه، فرزندان آنها نیز مراقبت تمام وقت روزانه دریافت می کردند، این برنامه به منظور توسعه مهارت های هوشی اطفال زیر پنج سال تدوین شد.

ده سال بعد از اجرای برنامه حدود ۱۲۰ کودک تربیت و کنترل شده تحت برنامه که زیر ۱۵ سال بودند، ارزیابی شدند. به طور قابل توجهی تعداد کمی از اطفال تربیت شده (۲ درصد در مقابل ۱۷ درصد) مرتکب بزهکاری شدند. دخترانی که در برنامه حضور داشتند، مشارکت فعال و قوی را در فعالیت های مدرسه نشان دادند.14

۱-۱-۴- برنامه آموزش شیوه مدیریت به والدین15

در این برنامه والدین آموختند تا آنچه یک کودک انجام می دهد را مورد توجه قرار دهند، رفتار را در بازه زمانی طولانی نظارت کنند، با توجه به رفتار کودک مجازات و پاداش را اعمال کنند و در مواقع لزوم راجع به اختلافات حادث مذاکره نمایند تا مانع از بروز درگیری و بحران شوند.

اثرگذاری آموزش مدیریت به والدین و مدیریت مهارت های کودک درباره ۱۰۰ کودک حدود پنج ساله که درگیر مشکلات رفتاری بودند در سیاتل آمریکا ارزیابی شد.

این برنامه با هدف پرورش رفتار اجتماعی و مهارت های بین فردی با استفاده از مدل سازی از طریق آموزش ویدیویی متضمن جلسات هفتگی میان والدین و درمانگرها به مدت ۲۴-۲۲ هفته اجرا می گردد. گزارش های اخذ شده از والدین و بررسی ها نشان داد که کودکانی که در برنامه مشارکت داشتند دارای مشکلات رفتاری کمتری نسبت به کودکان دیگر بودند.16

۱-۱-۵- برنامه آموزش مهارت17

یکی از موفق ترین برنامه های آموزشی مهارتی که آثار آن بر جرم ارزیابی شد، مطالعه صورت گرفته در مونترال توسط ترمبلی و همکاران بود.

این برنامه آموزش مهارت های ترکیبی کودک و والدین را توأمان به همراه داشت. ترمبلی و همکارانش (۱۹۹۶)، پسران شش ساله ناسازگار و بیش فعالی را شناسایی کردند که متعلق به سطوح پایین اقتصادی ـ اجتماعی جامعه بودند و به طور تصادفی حدود ۳۰۰ نفر از آنان را به گروه های آزمون و کنترل اختصاص دادند.18

کودکان بین ۹ - ۷ ساله گروه آزمون، برنامه آموزشی طراحی شده را برای پرورش مهارت های اجتماعی خودکنترلی دریافت کردند. مربیگری، مدل سازی جهت آموزش ایفای نقش در قبال موارد احتمالی با موضوعاتی همچون «چگونه می توان کمک کرد»، «در زمان عصبانیت چه باید کرد» و «چگونه در برابر آزار دیگران واکنش نشان داد»، موضوع جلسات گروهی بود. همچنین والدین آنها نیز تکنیک های آموزشی چگونگی مدیریت از سوی والدین را که توسط پترسن ارائه شده بود دریافت کردند. به والدین آموخته شد که چگونه رفتار مطلوب را تقویت نموده، تدابیر غیرتنبیهی و اقدامات نظم دهی با ثبات را اعمال و مدیریت بحران در خانواده را ارتقا دهند.

پسران گروه آزمون در سن ۱۲ سالگی و سه سال بعد از اجرای برنامه، به طور قابل توجهی سرقت های کمتری را مرتکب شدند، تمایل کمتری به مصرف مواد مخدر و الکل داشته و کمتر از افراد گروه کنترل در درگیری های فیزیکی مشارکت داشتند. همچنین پسران گروه آزمون به شکل قابل توجهی در مدرسه موفق تر بودند.19

۱-۲- برنامه های حمایتی گروه همسالان، مدرسه و جامعه20

دو دسته از برنامه ها به طور خاص موفق هستند. والدین مدرسه محور و تربیت مربی، برنامه های ضد قلدری در مدارس و درمان چند سیستمی.21 اصولاً این برنامه ها عوامل منجر به ضعف در فرزندپروری و عملکرد ضعیف مدرسه (والدین مدرسه محور و تربیت مربی)، قلدری (برنامه های ضد قلدری در مدارس) و عوامل درون فردی (شناختی) و سیستمی (خانوادگی، همسالان، مدرسه) مرتبط با رفتار ضد اجتماعی را هدف گرفته اند.

۱-۲-۱- برنامه های حمایتی همسالان

این برنامه ها مبتنی بر استفاده از همسالان متعارف برای آموزش روش های مقاومت در برابر فشار همسالان به کودکان در معرض خطر می باشد. مهم ترین برنامه مداخله مدار که در این زمینه موفق به نظر می رسد برنامه ای بر مبنای کاهش عوامل خطر همسالان بر کودکان در معرض خطر می باشد که نوجوانان پرخطر با میانگین ۱۲ سال را هدف قرار داده است. نوجوانان واجد شرایط در مدارس شناسایی شدند و بیش از ۶۷۰ نفر به طور تصادفی به گروه های کنترل و آزمون اختصاص یافتند. برنامه دارای یک استراتژی پیشگیری جامعه محور و چندگانه بود که عوامل خطر برای بزهکاری، شامل مدیریت موردی و مشاوره خانواده، مدیریت مهارت های خانوادگی، سرپرستی، هدایت و راهنمایی، فعالیت های بعد از مدرسه و پلیس اجتماعی را هدف قرار می داد و در هر مرحله به طور مجزا اعمال می شد.

بررسی ها نشان داد که نوجوانان گروه آزمون کمتر مرتکب جرایم خشونت آمیز شده و کمتر گرایش به مصرف یا خرید و فروش مواد مخدر داشتند. همچنین بزرگ ترین تغییر در عوامل خطر گروه همسالان بود. نوجوانان گروه آزمون، ارتباط کمتری با همسالان بزهکار پیدا کردند. احساس فشار کمتری برای ورود به بزهکاری داشته و بیشتر از سوی گروه همسالان مورد حمایت قرار گرفتند.22

۱-۲-۲- برنامه های حمایتی مدرسه محور

برنامه کمک درسی همسالان23 و برنامه میانجیگری همسالان24 از مؤثرترین برنامه ها در این زمینه است. برنامه کمک درسی همسالان با هدف انجام مداخلات زودرس در مورد کودکان در معرض خطر ترک تحصیل در ایالات متحده طراحی شده است و از همسالان یا بزرگسالان داوطلبی که در مدرسه حضور دارند کمک گرفته می شود. برنامه میانجیگری همسالان نیز از همسالان در مدرسه جهت رفع رفتارهای خشونت آمیز استفاده می نماید.

مدیریت مدرسه و حفظ و ایجاد نظم، مدیریت آموزشی کلاس، سامان دهی وضعیت تحصیلی، افزایش خودکنترلی و توانمندی های اجتماعی با شناخت الگوهای رفتاری از آثار برنامه های مذکور است. یک برنامه ترکیبی از آموزش والدین به صورت آموزش مربی و مهارت های کودک در سیاتل آمریکا اجرا گردید. حدود ۵۰۰ کودک ۶ ساله در ۲۱ کلاس درس واقع در ۸ مدرسه به صورت تصادفی به گروه های آزمون و کنترل اختصاص یافتند. کودکان واقع در گروه های آزمون تدابیر خاصی را در خانه و مدرسه دریافت کردند که این تدابیر برای تقویت ارتباط آنها با والدین و پایبندی آنها به مدرسه طراحی شده بود. همچنین آنها به شیوه شناختی درون فردی تحت آموزش قرار گرفتند. به والدین آموزش داده شد تا جنبه های اجتماعی رفتار را ملاحظه کرده و رفتارهای مطلوب را شناسایی و تقویت نمایند. به معلمان نیز آموزش داده شد تا تکنیک های مدیریت کلاس را فرا گرفته و به کودکان روش های حل مسأله را بیاموزند.25

این برنامه بر روی کودکانی که دارای والدین با درآمد پایین بودند تمرکز داشته و بررسی ها نشان داد پسرانی که در برنامه مشارکت داشتند تمایل کمتری به بزهکاری داشتند و دخترانی که در گروه آزمون مشارکت داشتند کمتر تمایل به آغاز مصرف الکل و مواد روان گردان نشان دادند. بررسی های بعدی نشان داد که گروهی که مداخلات کامل در موردشان صورت گرفته بود در مقایسه با آنهایی که مداخلات را مقطعی دریافت کرده بودند در ۱۸ سالگی خشونت کمتری را تجربه کرده، مصرف پایین تری از الکل داشته و به میزان کمتری دارای شریک جنسی بودند.26

قلدری در مدرسه یک عامل خطر تلقی می گردد. مشهورترین برنامه در نروژ اجرا شده است. هدف آن افزایش آگاهی و دانش معلمان، والدین و کودکان درباره قلدری و از بین افسانه های مربوط به آن بود. یک کتابچه ۳۰ صفحه ای برای تمام مدارس در نروژ توزیع شده بود که آنچه را که درباره قلدری و توصیه هایی که معلمان و مدارس باید در راستای کاهش آن اعمال نمایند شرح می داد. همچنین، یک ویدئوی ۲۵ دقیقه ای درباره قلدری در دسترس مدارس قرار گرفت. به طور هم زمان مدارس، یک پوشه چهار صفحه ای میان تمام والدین توزیع کردند که شامل اطلاعات و توصیه هایی راجع به قلدری بود. در طول برنامه معلمان تشویق شدند تا قوانین راجع به قلدری را تصریح نمایند (قلدری نکن، وقتی قلدری اتفاق افتاد، آن را اطلاع دهید. قلدری قابل تحمل و پذیرش نخواهد بود ، سعی کنید به بزه دیدگان کمک کنید، سعی کنید تا کودکانی را که طرد شده اند وارد کلاس کرده و راجع به قلدری در کلاس بحث کنید). معلمان نیز نظارت و مراقبت بیشتری از این کودکان داشتند.27

۱-۲-۳- برنامه های جامعه محور

یکی از برنامه های جامعه محور که موفق بوده، برنامه هدایت28 است. برادران بزرگ ـ خواهران بزرگ29 در آمریکا یک سازمان ملی هدایت جوانان است که در سال ۱۹۰۴ تأسیس شد و متعهد به بهبود زندگی کودکان و نوجوانان در معرض خطر است. این برنامه یک جفت غیرخویشاوند از داوطلبان بزرگسال و نوجوانان که سنین بین ۱۰-۱۶ سالگی هستند را گرد هم آورده است. به جای تلاش برای نشان دادن مسائل خاص روبروی یک نوجوان برنامه بر معاشرت هم نوایی نوجوانان با یک دوست بزرگسال تأکید دارد. در اصطلاح خواهران بزرگ برادران بزرگ، یک مربی بزرگسال است که برای گذراندن وقت با یک فرد نوجوان برای حمایت از پیشرفت او، دوستی با وی و راهنمایی او در کنارش حضور دارد.

برنامه بر این مبنا استوار است که دوستی با یک نوجوان توسط برادر بزرگ تر یا خواهر بزرگ تر شرایطی همانند آنچه یک مربی می تواند به نوجوان کمک یا او را حمایت کند ایجاد می نماید.

یکی از مهم ترین برنامه های جامعه محور، درمان چند سیستمی است که شامل چند جزء است و دسته خاصی از درمان منطبق با نیازهای خاص نوجوانان را دربرمی گیرد. در این روش، درمان برای هر فرد متفاوت است. درمان ممکن است شامل مداخلات فردی ـ خانوادگی ـ همسالان ـ مدرسه و اجتماع ـ مداخلات والدین و تقویت مهارت های کودک باشد. درمان در منزل ـ مدرسه یا مناسبات اجتماعی او صورت می گیرد. نوعاً این برنامه با استفاده از مرتکبین نوجوان صورت می گیرد. این برنامه در ایالت میسوری به اجرا در آمد و نتایج مثبتی به همراه داشت.

۲- مداخلات زودرس در انگلستان

در انگلستان بر اساس سیاست تقنینی پیشگیرانه رشدمدار، بخش اول از قانون همکاری برای مراقبت از کودکان مصوب پنجم جولای ۲۰۱۸ در خصوص: ۱- شناسایی اطفال و خانواده هایی که از مداخلات زودرس باید بهره مند گردند؛ ۲- امکان دسترسی به کمک و خدمات؛ ۳- به اشتراک گذاری اطلاعات مربوط به کودکان آسیب دیده یا در معرض آسیب با دیگر آژانس ها و نهادها، مقرراتی را وضع نموده است.

در ایرلند شمالی بخش ۴ از راهبرد همکاری برای محافظت از اطفال و نوجوانان در مارس ۲۰۱۶ به پیشگیری و مداخلات زودرس اشاره دارد که شامل: ۱- شناسایی زودهنگام خانواده های نیازمند ۲- مداخله زودرس و حمایت از خانواده ۳- حمایت آگاهانه در چهارچوب جامعه محلی می گردد.

در اسکاتلند بخش های ۸۶-۷۷ از بخش اول راهبرد ملی حمایت از اطفال در ۲۰۱۴ بر اهمیت مداخله زودرس جهت تأمین رفاه کودک تأکید دارد که شامل موارد زیر است:

- حمایت از اطفال با اقدامات و کمک های به موقع؛

- به اشتراک گذاری اطلاعات میان سازمان ها و اشخاص حرفه ای؛

- مشارکت با جامعه محلی.

رویکرد ملی ـ نشاط و سلامتی هر کودک به اهمیت و دریافت کمک از جانب اطفال زمانی که بدان نیاز دارند تأکید دارد. این رویکرد شامل ۸ شاخص جهت تشخیص شرایطی است که طی آن کودک یا نوجوان نیاز به حمایت دارد. این شاخص ها عبارت اند از:

امنیت ـ سلامت ـ دسترسی ـ تربیت ـ کنشگری ـ احترام ـ مسؤولیت ـ مهم تلقی شدن.

این رویکرد همچنین شامل به اشتراک گذاری یک بخش از اطلاعاتی است که اهمیت نهادهایی را که با یکدیگر جهت ایمن نگه داشتن کودک و ارتقای رفاه او همکاری دارند برجسته می سازد. توجه به ۱- اقسام نهادهای پیشگیرانه؛ ۲- شناسایی اطفالی که نیازمند خدمات پیشگیرانه هستند؛ ۳- چگونگی دسترسی به خدمات مذکور از نکات مورد توجه در این رویکرد است.

برنامه های زودرس در انگلستان به دو دسته تقسیم می شوند: دسته اول برنامه های هستند که شامل تمام کودکان بوده و درصدد بهبود وضعیت تمام جمعیت کودکان هستند. در این راستا برنامه هایی همچون یادگیری احساسی و اجتماعی (SEAL30 ارتقای مهارت تفکر جایگزین (PATHS)،31 آموزش مهارت های فردی، اجتماعی، سلامت و بهداشت و اقتصادی (PSHE)32 اجرا می گردند.

دسته دوم برنامه هایی هستند که بر اساس آنچه در قانون کودکان مصوب ۱۹۸۹ ذکر شده در مورد کودکان نیازمند حمایت اعمال می شوند، کودکانی که سلامت و رشد آنها آسیب دیده یا در صورت عدم حمایت در معرض آسیب هستند. این مهم ترین اصل در پیشگیری از عقب ماندگی کودکان در جوامع محروم محسوب می گردد. مداخلات زودرس در تمام مراحل رشد کودک، اما به طور خاص در طول سه سال اول زندگی، بسیار اثرگذار است.

۲-۱- مداخلات مربوط به تمام کودکان

اغلب کودکان به خوبی توانایی های احساسی و اجتماعی را در خانواده ها کسب می کنند. برخی هم نمی توانند و این بیشتر (البته نه به طور گسترده) در مورد کودکانی که در خانواده های با درآمد پایین با یک سرپرست هستند اتفاق می افتد. این کودکان و سرپرستان آنها، به مقتضیات زمان نیاز به حمایت دارند. مداخلات زودرس امید پایداری احساسی و اجتماعی را برای هر کودک حتی در سخت ترین شرایط، ایجاد می کند. یک عامل مهم در موفقیت این برنامه ها روشی است که طی آن کودکان متعلق به یک گروه، سعی دارند تا در نگرش و رفتار شبیه هم عمل کنند. بستر اجرای این برنامه ها در جامعه یا مدرسه است و همه کودکانی که نیازمند حمایت خاص هستند را دربرمی گیرد. بدین صورت مداخلات زودرس برای کودکان به تفکیک رده بندی سنی اجرا می گردد.

۲-۱-۱- از آغاز تولد تا پنج سالگی

برنامه های ارائه شده از زمان بارداری تا ورود به دبستان: این برنامه ها کودکان را برای ورود به مدرسه آماده می سازد. آموزش پیش دبستانی برای کودکان دو، سه و چهار ساله بسیار پراهمیت است. برنامه شروع مطمئن دسترسی به مراقبت رایگان یا با هزینه کم به والدین این اجازه را می دهد که به راحتی سر کار رفته و نقش مهمی در افزایش درآمد خانوار ایجاد نماید. برای مثال، مطالعه اثر ویژه آموزش پیش دبستانی، فواید کیفیت بالای آموزش پیش دبستانی برای رشد ذهنی، اجتماعی و رفتاری در ورود به مدرسه در پایان مرحله اول کلیدی (سن ۷ سالگی) و مرحله دوم یعنی ۱۱ سالگی نشان داد اجرای برنامه شروع مطمئن و به کارگیری نیروی انسانی لازم برای مراکز آن بسیار ضروری است.33

این برنامه الحاقی کودکانی را که دارای نشانه های زودرس نابهنجاری و اختلال بوده مورد هدف قرار می دهد.

۲-۱-۲- آمادگی برای مدارس متوسطه: برنامه های ارائه شده در سال های دبستان (۱۱-۵ سالگی)

مداخلات زودرس برای اثرگذاری در مدارس ابتدایی ادامه می یابد. این برنامه ها به علائم اولیه شکست در مهارت های خواندن و نوشتن اثرگذارند.

دسته ای از برنامه های ضابطه مندی اجتماعی و احساسی که در قالب یادگیری احساسی و اجتماعی اغلب ذکر می شود، کودکان را در مسیری قرار می دهد که تنظیمات عاطفی مغزشان بهبود یابد.34 این روال ادامه می یابد تا کودک بتواند پاسخ مناسبی در برابر محرک ها بیابد. این یک برنامه تحصیلی است که در سطح مدارس ایجاد می شود که هر هفته در یک ساعت ارائه می گردد.

۲-۱-۳- آمادگی برای زندگی: برنامه های ارائه شده در مقطع متوسطه ۱۸-۱۱ سالگی

مداخلات زودرس در این دسته نوعاً به صورت برنامه های الحاقی و اصلاحی در کنار برنامه های مدرسه به کار می رود. این برنامه ها می تواند از چند هفته تا چند سال ادامه یابد و بعضاً توسط فعالیت هایی برای والدین و تغییرات محیط مدرسه، تکمیل می گردد. همه برنامه ها، عوامل خطر شناخته شده ای را که در انگلستان وجود دارند هدف قرار می دهند.

مهارت های عاطفی و اجتماعی متناسب با سن، به نوجوانان کمک می کند تا قدرت نه گفتن را آموخته و آنها را از رفتارهای مخرب دور می نماید. همچنین آموزش مهارت های مذکور می تواند منجر به افزایش اعتماد به نفس در آنها گردد به نحوی که امکان مدیریت احساسات خود را داشته باشند. سایر رویکردها هم می تواند شامل ارائه آموزش های لازم راجع به سوء مصرف مواد مخدر یا هشدار در خصوص خطرات ابتلا به بیماری های مقاربتی در نتیجه سهل انگاری در مورد رفتارهای پرخطر باشد. تغییر باورها در مورد عادی تلقی کردن رفتارهای مخرب نیز رویکرد دیگری است که در مورد نوجوانان اعمال می شود. اغلب برنامه های مذکور با هدف بازسازی و اصلاح روابط اجتماعی طراحی شده اند. لذا کودکان و نوجوانانی که به طور کامل مداخلات را دریافت می دارند، دارای اعتماد به نفس بالاتری در روابط بین فردی بوده و از این طریق دارای خودکنترلی بهتری می باشند. ازاین رو می توان انتظار داشت در هنگام بروز تعارضات، کمتر دچار رفتارهای خشونت آمیز شده و در مقابل چنین رفتارهایی هم واکنش مطلوب تری داشته باشند.

البته مدارس انگلستان برنامه های مربوط به سوء استفاده از مواد مخدر و مهارت های زندگی را بیشتر از مدل های اثبات شده مانند یادگیری مهارت های زندگی (LST)35 که به طور شاخصی مفید و دارای نتایج مثبتی برای کودکان هستند مورد استفاده قرار می دهند.

برنامه یادگیری مهارت های زندگی (LST) در حال حاضر شامل ۳۰ درس است که توسط معلمین کلاس ها در طول دوره ای سه ساله ارائه می شود. کلاس های درسی مذکور با هدف کاهش آسیب پذیری فردی و افزایش مقاومت در برابر تأثیرات مخرب اجتماعی رسانه تشکیل می گردد.

۲-۲- مداخلات زودرس هدفمند

مداخلات زودرس با هدف گذاری بر کودکانی که نشانه های اولیه نقص رشد و سلامت شامل اختلالات روانی دارند، اجرا می گردند. نوعاً این برنامه ها، از یک ابزار اندازه گیری برای غربالگری خانواده هایی که احتمالاً دارای چنین مشکلی باشند استفاده می نمایند. برنامه سال های باورنکردنی36 در مراکز کودک بیرمنگام به مادران دارای کودکان سه یا چهار ساله در انگلستان ارائه می شود. این اعلام گزارش سریع توسط مادران به طور قابل توجهی، کودکانی را که علائم اولیه رفتار انحرافی، مسائل مهم عاطفی و احساسی یا بیش فعالی را دارند مشخص می سازد. استفاده از ابزارهای معتبر و با اهمیت به متولیان امر اجازه می دهد تا قبل از اینکه مسائل خانواده ها از کنترل خارج شود به آنان نزدیک شده و کمک های لازم مورد نیاز آنها را به ایشان ارائه نمایند. استفاده از ظرفیت های جامعه محلی نیز این امکان را فراهم می سازد تا به جای حل مسأله از وقوع آن پیشگیری و یا امکان وقوع را کاهش داد. ذیلاً برنامه های طبقه بندی شده بر اساس رده سنی در خصوص گروه های خاص اطفال و نوجوانان، مطرح می گردد.

۲-۲-۱- از تولد تا پنج سالگی: برنامه های ارائه شده از تولد تا ورود به دبستان

مداخلات زودرس هدفمند در سال های اولیه، درصدد است تا تمرکز بر ساختارهای عمیق در روابط بین والدین ـ فرزندان، مانند روابط عاطفی فی مابین آنها را با موضوعاتی همچون درآمد یا حمایت کوکان در جهت خواندن و نوشتن (یادگیری و آموزش آنها) پیوند دهد. پیوند نوزاد با مادر و سایر اعضای خانواده، امنیت لازم برای رویارویی با چالش ها در خلال کودکی و بزرگسالی را فراهم می نماید.

فرزندپروری اجباری37 به فرایندی که طی آن والدین توجه برابر و مساوی به رفتارهای منفی و مثبت کودک خود دارند، اشاره دارد. چنین رویکردی آثار زیان باری بر کودکان دارد. خصوصاً در دوران نوزادی از این جهت که به رفتارهای منفی، پاداش داده و از این طریق آنها را تقویت می نماید می تواند منجر به تشدید حالات خشونت بار گردد.

برنامه هایی همچون والدین، کودک، خانه38 با کمک به والدین آنها را برای آماده سازی فرزندان شان برای مدرسه، هماهنگ می کند. برنامه، از افراد حرفه ای و آموزش دیده برای کار با خانواده هایی که به فرصت های آموزشی و اقتصادی دسترسی نداشته اند، استفاده می کند. این متخصصان بر اهمیت تعامل والدین ـ فرزندان و تحریک کلامی مغز نوزاد، تأکید می ورزند؛ مانند بسیاری از برنامه های مبتنی بر مداخلات زودرس هدفمند، برنامه خانه ـ والدین ـ کودک بر ارزش مدل سازی،39 نشان دادن نحوه کار با کودک به والدین و لذت بردن از فرایند رشد آنها تأکید دارد.

یکی از برجسته ترین برنامه های مداخلات زودرس در جهان برنامه مشارکت پرستار خانواده است که در انگلستان به صورت برنامه مشارکت پرستار خانواده ارائه شد. این برنامه بر مادران آسیب پذیری که اولین تجربه فرزندآوری را داشته و اغلب نوجوان هستند، تمرکز دارد. یک شخص آموزش دیده که مهارت های لازم را هم کسب کرده به مادران باردار حمایت های عمیقی جهت ایجاد همبستگی قوی با فرزند و پرهیز از آسیب هایی که آن را تهدید می کند، ارائه می نماید. این مداخلات همچنین حمایت های عملی را موجب گردیده و باعث بازگشت مادران به کار و ارائه آموزش های لازم به آنها جهت بارداری های بعدی می شود.

۲-۲-۲- دوره ۵-۱۱ سالگی: برنامه های ارائه شده در مدارس ابتدایی جهت آمادگی برای مدارس متوسطه

این برنامه ها به طور خاص در مورد کودکانی که دچار چالش هایی در رابطه با وظایف مرتبط با مدرسه خصوصاً مشکلات مربوط به خواندن و نوشتن هستند، اجرا می گردد.

سودمندترین برنامه در حوزه مداخلات زودرس هدفمند در انگلستان که هنوز هم در حال اجراست، برنامه «موفقیت برای همه»40 است که در ابتدا در دانشگاه جان هاپکینز41 در ایالات متحده اجرا شده و توسط مؤسسه آموزش های مؤثر در دانشگاه یورک در انگلستان حمایت و تأمین شد. این برنامه بر این مبنا استوار است که در صورت فقدان یک ناتوانی عضوی، هر کودک باید قادر به خواندن باشد. این برنامه طیفی از مداخلات را که مانع از تسلیم دانش آموز در مهارت های اساسی انگلیسی می شوند اعمال می نماید. برنامه، همچنین با برنامه های پیش دبستانی هم منطبق است. هدف از اجرای برنامه این است که همه شرکت کنندگان به سطحی ارتقا یابند که بتوانند از کلاس های درسی با کیفیتی بهتر بهره مند شوند.

۲-۲-۳- دوره ۱۱-۱۸ سالگی: برنامه های ارائه شده در سال های متوسطه جهت آمادگی برای آینده بلندمدت

در سال های اخیر، برخی از برنامه های مداخلات زودرس، به عنوان یک جایگزین واقعی در مقابل پاسخ های بالقوه سنتی به مشکلات نوجوانان ظهور کرده است، مانند تحت مراقبت یا سرپرستی قرار دادن نوجوانان. تکنیک های اصلاح رفتاری از رفتار بد به افعال خوب، معمولاً در مرکز این مداخلات قرار دارد. بااین حال، تحول عمیق فیزیکی و تکامل فردی نوجوانان نیاز به توجه بیشتر به روابط در کنار حمایت های عملی از نوجوان در مسائل مربوط به زندگی روزمره، رفتن به مدرسه، ورود در سایر فعالیت ها و تفکر راجع به کار و تحصیلات تکمیلی دارد. مداخلات مؤثر معمولاً والدین و کودکان (هر دو) را مورد هدف قرار می دهد.

درمان ساختاری خانواده (FFT)42 که در برایتون43 اجرا شد، بر نوجوانان بین ۱۸-۱۱ سال که نشانه های زودرس تکرار رفتار مجرمانه شامل خشونت را دارند، تمرکز دارد. برنامه بر تعارضات خانوادگی، ضعف مدیریتی خانواده، شکست تحصیلی و سوء مصرف مواد در خانواده و عوامل خطری که رفتار ضد اجتماعی را موجب می گردند، تمرکز دارد. نتایج آن، درمان ساختاری خانواده، تقویت عوامل حمایتی همچون پیوند میان والدین ـ فرزندان، تعاملات مثبت و مهارت ها جهت مقاومت در مقابل آثار ضد اجتماعی را موجب می گردد.

این برنامه بیشتر متوجه والدین است تا فرزندان نوجوان آنها. یک متخصص امور اجتماعی که مهارت های لازم را آموزش دیده، ۳۰ ساعت با والدین و نوجوانان کار می کند. برنامه بر ترمیم مسائل ارتباطی و متوقف ساختن تعاملات سرزنش کننده در میان دیگر عناصر که منجر به رفتارهای ضد اجتماعی کودک می گردند، تأکید دارد. این برنامه ساختارگرا بوده و می تواند تکرار جرم را کاهش داده، همچنین مانع از گرایش نوجوانان به سوء مصرف مواد و ورود آنها به رفتارهای پرخطر و پرهزینه گردد.

هدف از اجرای تمامی برنامه های مذکور این است که اطمینان حاصل کنیم از اینکه بیشتر کودکان با مبانی اجتماعی و احساسی رشد می کنند که آنها را قادر می سازد تا والدین و شهروندان بهتری برای آینده باشند. روش شناسی دقیق و وجود معیارهای روشن در اجرای برنامه های مذکور، مداخلات زودرس را به یک سیاست عملی در انگلستان تبدیل کرده است.

تحلیلی که از مداخلات صورت گرفته در انگلستان و آمریکا به دست می آید اینکه در سال های اخیر تأکید سیاست جنایی آنها بر رویکردهای سیستماتیک به جای توجه صرف بر برنامه هاست. این رویکرد مبتنی بر دو گام است. گام اول، انجام تحقیقات بنیادین علمی برای پیاده سازی و اجرای ابتکارات پیشگیرانه نوین و گام دوم، ارزیابی فرایند اقدامات اجرا شده جهت سیاست گذاری در سطح جامعه هدف. بدین منظور شناسایی شش شاخص برای طراحی هر سیستم پیشگیرانه زودرس ضروری می نماید. اول: مشارکت محور باشد، بدین صورت که باید میان تمام نهادهای متولی امر همکاری متقابل وجود داشته باشد. دوم: ارتباط محور باشد، حین اجرای مداخلات، ارتباط میان مردم و سازمان ها بر مبنای اعتماد وجود داشته باشد. سوم: زودرس محور باشد، قبل از وقوع جرم با تشخیص به موقع عوامل خطر در صدد رفع یا اصلاح آن باشد. چهارم: پاسخگومحور باشد، در قبال نتایج به دست آمده از اقدامات، پاسخگو و مسؤول باشد. پنجم: آموزش محور باشد، بدین صورت که پیش زمینه اجرای تمامی اقدامات، آموزش مهارت ها و توانمندسازی باشد. ششم: مشاهده محور باشد، نتایج اقدامات به صورت آشکار و روشن قابل دسترسی و ارزیابی باشد.

۳- مداخلات زودرس در ایران

سیاست تقنینی ایران نیز در خصوص مداخلات زودرس رویکرد مثبتی داشته است. بند ۵ اصل ۱۵۶ قانون اساسی به پیشگیری از جرم و اصلاح مجرمان اختصاص دارد. در راستای نقش سیاست جنایی تقنینی کشورها در بزهکاری اطفال و نوجوانان، نظریه برچسب زنی تحت تأثیر جرم شناسی واکنش اجتماعی و در انتقاد به عملکرد نهادهای عدالت کیفری در سوق دادن افراد به ارتکاب جرم و تکرار آن جایگاه مهمی دارد. بر اساس این نظریه هرگونه درگیر نمودن افراد در فرایند عدالت کیفری اهرمی تأثیرگذار در سوق دادن آنها به ارتکاب جرم یا تکرار آن است.44 از همین رو ماده ۸۸ قانون مجازات اسلامی ۹۲، به پیروی از مقررات حاکم بر نظام عدالت کیفری اطفال توجه به خانواده را مورد اهمیت قرار داده است. نکته ای که در ارتباط با این ماده قابل تأمل به نظر می رسد، همانا عدم پیش بینی ضمانت اجرای مناسب در تخطی از دستورات دادگاه است. اقداماتی که از سوی والدین یا اولیا یا سرپرستان قانونی در طول دوران تأدیب و تربیت و مواظبت در حسن اخلاق طفل یا نوجوان صورت می گیرد، باید منطبق با عوامل خطر شناسایی شده در مورد آن طفل به طور خاص باشد.

۳-۱- برنامه های خانواده محور

از مهم ترین برنامه های خانواده محور که به صورت خاص روی یکی از عوامل مهم خطر که منشأ بسیاری از رفتارهای تکانشی اطفال می باشد تمرکز داشته، آموزش روش های مدیریت رفتار به مادران دارای کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای است که در سال تحصیلی ۹۳ـ ۹۲ برای مادران دانش آموزان دوره ابتدایی شهرستان ازنا در استان لرستان انجام شد. مادران ۶۰ نفراز دانش آموزان پسر ۱۱ـ۹ ساله که با معرفی والدین و معلمان بر اساس مصاحبه تشخیصی پژوهشگر با مادران، نشانه های اختلال نافرمانی بر مبنای مشاجره بیش از اندازه با والدین، سرزنش کردن و مقصردانستن دیگران به خاطر بدرفتاری و کارهای نامطلوب خود داشتند، انتخاب شدند. مادران شرکت کننده دارای مدرک دیپلم یا بالاتر بودند. در این برنامه، توجه به رفتارهای کودکان، تکنیک های کلامی، چگونگی استفاده از اصول توجه به رفتار مثبت و نادیده انگاری رفتارهای نامناسب و توجه به «وقت ویژه» از سوی والدین برای برقراری ارتباط و تعامل با فرزندان شان آموزش داده شد. ازآنجاکه این اختلال منجر به بروز مشکل در عملکرد تحصیلی و اجتماعی کودک گردیده و به تقویت الگوهای رفتاری پرخاشگرانه کمک می کند، رفع آن می تواند تأثیر مطلوبی را در کاهش مشکلات رفتاری کودکان داشته باشد. نتایج این بررسی نشان داد که برنامه آموزشی بر کاهش علائم اختلال نافرمانی تأثیرگذار بوده و اثربخشی آن به لحاظ آماری قابل توجه بوده است.45

۳-۱-۱- آموزش مهارت های فرزندپروری

ایجاد محیطی امن و فضایی شایسته تربیت برای فرزندان، مستلزم آمادگی و کسب توانمندی هایی است که بتواند والدین را در این مهم یاری دهد. مهارت های فرزندپروری عبارتنداز:

ــ داشتن رابطه امن و سالم والدین با کودکان؛

ــ نظارت والدین بر فرزندان و ایجاد مقررات مناسب برای آنان؛

ــ انتقال مناسب ارزش های اخلاقی و اجتماعی به آنان؛

ــ حضور والدین در بخش های مختلف زندگی فرزندان؛

ــ حمایت والدین از جنبه های مختلف عاطفی، فکری، اجتماعی و اقتصادی فرزندان.

لازم است والدین به ویژه مادران از شیوه های فرزندپروری، تأثیر هر یک از الگوها بر وضعیت روانی، رفتاری و رشد شخصیت فرزندان شان آگاهی های لازم داشته باشند.46

بسته آموزش مهارت های فرزندپروری ویژه والدین کودکان ۲ تا ۱۲ سال توسط انجمن روان پزشکی کودک و نوجوان ایران و به سفارش دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور تهیه شده است. این بسته آموزشی دارای یک کتابچه راهنمای مربی و یک کتابچه کار برای والدین است که به تبیین انتظارات، قواعد، ارزش ها و باورهای خانواده و انتقال آنها به فرزندان و نیز نظارت والدین و مراقبت آنها از فرزندان می پردازد.

۳-۱-۲- برنامه آموزشی «نوجوان سالم من»

این برنامه آموزشی جهت آموزش پیشگیری از سوء مصرف مواد و الکل در نوجوانان طراحی شده و شرکت در آن به والدین یا سرپرستان قانونی نوجوانان (دختر یا پسر) بین سنین ۱۲تا ۱۷ سال توصیه می شود. برنامه «نوجوان سالم من» با رویکرد پیشگیری در سطح همگانی و با هدف ارتقای اطلاعات و مهارت های اساسی فرزندپروری در محافظت از نوجوانان در برابر آسیب سوء مصرف مواد طراحی گردیده است. این مجموعه با آموزش، تمرین و افزایش آگاهی والدین در طی دوره آموزشی کمک می کند تا مهارت ها و تکنیک های کاربردی پیشگیری و فرزندپروری به والدین منتقل شود. این برنامه شامل دو کتاب ویژه والدین و راهنمای آموزشگر است. در ۸ فصل طراحی شده و به صورت هشت جلسه هفتگی اجرا می گردد. انتظار می رود پس از پایان ۸ جلسه، والدین درک بهتری از مدیریت روابط نوجوانان با دوستان، افزایش آگاهی در مورد پیشگیری از مصرف مواد و الکل، افزایش آگاهی در زمینه الگوی مناسب بودن برای نوجوان و افزایش مهارت مراقبت و نظارت بر فرزندان را داشته باشند.47

۳-۲- برنامه های مدرسه محور

برنامه ها در این حوزه به دو دسته برنامه های معلم محور و دانش آموز محور تقسیم می شوند. برنامه های حوزه معلم محور به ایجاد پیوند احساسی و عاطفی میان معلم و دانش آموز، به کارگیری روش های نوین و جذاب در تدریس برای ایجاد انگیزه و علاقه مندی در دانش آموز و عدم به کارگیری معلمان از عناوین مخرب مانند متقلب یا دروغگو و بی انضباط تأکید دارد، تأمین مالی معلمین نیز در انگیزش آنها جهت فعالیت های علمی بسیار مؤثراست. در حوزه برنامه های دانش آموز محور آموزش مهارت های رفتاری و زندگی به دانش آموزان و رشد شخصیتی آنها مورد تأکید است.

۳-۲-۱- برنامه «نماد»

از مهم ترین برنامه هایی که به صورت منسجم در مورد دانش آموزان انجام می گیرد، طرح «نماد» است که در قالب بسته های آموزشی، بر مهارت آموزی تأکید دارد. مهارت های خودآگاهی، خودمدیریتی، مقابله با استرس، مهارت های شناختی هیجان و کنترل آن و مهارت های خود مدیریتی در این بسته ها ارائه می گردد. به منظور تسهیل در دسترسی (دانش آموزان، کارکنان و والدین) به خدمات راهنمایی، مشاوره روان درمانی و مددکاری اجتماعی و همچنین تسریع در ارائه خدمات مرتبط با فوریت های روانی ـ اجتماعی و کیفیت بخشی به این خدمات با بهره گیری از متخصصان آموزش دیده و جامعیت بخشی به خدمات درمان و حمایت های روانی و اجتماعی مورد نیاز دانش آموزان با رویکردی ائتلافی و سیستمی و در نهایت به منظور پیشگیری، کنترل و کاهش آسیب های اجتماعی دانش آموزان، وزارت آموزش و پرورش اقدام به راه اندازی خط ملی نماد نموده است. ارائه خدمات راهنمایی تلفنی به دانش آموزان و خانواده های آنها و ارائه خدمات مددکاری از طریق خط ملی (۱۵۷۰) از جمله خدمات مورد توجه در راه اندازی این خط بوده است. به کارگیری نیروهای متخصص و آموزش مستمر آنها به همراه تأمین امکانات لازم برای انجام خدمات مورد نظر به موفقیت برنامه کمک خواهد کرد.48 دستورالعمل اجرایی این برنامه در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ نیز در چند بخش ارائه شد. از نکات این دستورالعمل، این است که در مناطقی که دسترسی آنلاین (برخط) امکان پذیر نباشد، برای ایجاد عدالت در ارائه خدمات، آموزش های ارتقایی با استفاده از ظرفیت شبکه رسانه ملی ارائه محتوای آموزشی به صورت لوح های فشرده در اختیار دانش آموزان قرار خواهد گرفت.

۳-۲-۲- سامانه پایش و مدیریت آسیب های اجتماعی دانش آموزان

این سامانه به منظور رصد آسیب های اجتماعی تهدیدکننده دانش آموزان که بیشتر بر مصرف مواد مخدر و انحرافات رفتاری تأکید دارد، راه اندازی گردیده است. این سامانه در ۳۸ هزار مدرسه کشور راه اندازی شده و مسؤولان این مدارس وضعیت آسیب های اجتماعی دانش آموزان خود را در این سامانه اعلام کرده اند.49

در راستای شناسایی آسیب های تهدیدکننده، به اقتضای شرایط حاکم بر وضعیت جنسیتی، سنی و تحصیلی دانش آموزان هر مدرسه، راهبردهایی از قبیل تقویت فعالیت های ورزشی و فرهنگی برای نشاط افزایی در دانش آموزان، ایجاد تعامل نزدیک و دوسویه بین معلمان و والدین دانش آموز و توانمندسازی معلمان و مربیان برای تشخیص به موقع عوامل خطر و ارتباط با والدین برای پیشگیری از آسیب زا شدن آن اتخاذ و اعمال می گردد.

نتیجه گیری

ضرورت تربیت نسلی سالم و سازگار برای آینده از ارکان توسعه پایدار در هر جامعه ای می باشد. رعایت قواعد و اصول لازم از ابتدای تولد طفل تا مرحله ورود او به فعالیت های اجتماعی ایجاب می نماید که نظارت دقیق، کافی، علمی و معتبر بر تمام این فرایندها از حیث رشد عاطفی، احساسی، عقلانی و اجتماعی وی انجام گیرد. نهادهای متولی این امر در ابتدا خانواده و مدرسه هستند که تعامل سازنده و مطلوب و مداوم میان آنها، اثربخشی اقدامات را بیشتر می نماید. در کشورهای پیشرفته، این قسم از پیشگیری، مدل محور و مبتنی بر برنامه های ارزیابی شده و علمی است. آمریکا و انگلستان از کشورهایی هستند که مداخلات زودرس را بر اساس مدل های علمی رشدمدار اجرا نموده و پس از هر برنامه، اثربخشی و کارایی آن را در بین اطفال، نوجوانان و دانش آموزان بررسی نموده اند. در هر دو کشور، تقویت دو نهاد مدرسه و خانواده از اولویت خاصی برخوردار بوده و به تناسب کودکان دارای رفتار پرخطر و کم خطر، حمایت های مالی و پشتیبانی های آموزشی و اجتماعی در خصوص نهادهای مذکور اعمال می گردد. نقطه قوت اغلب برنامه های رشدمدار در هر دو کشور این است که برنامه های رده های سنی مختلف با توجه به نیازهای هر طیف، به صورت کاملاً متفاوت اجرا می گردد. در آمریکا مداخلات در سه گروه همسالان، مدرسه و جامعه اعمال می گردد. شناسایی و اصلاح رفتارهای پرخطر از طریق ایجاد الگوهای کارآمد و تقویت مهارت ها، مبنای این برنامه هاست. در انگلستان نیز به تفکیک رده بندی سنی، مداخلات زمینه ورود به مدارس در سطوح ابتدایی و متوسطه را فراهم نموده و این روند را تا اطمینان از بروز واکنش مطلوب اطفال و نوجوانان به محرک های محیطی ادامه می دهد. به موازات برنامه ها برای اطفال و نوجوانان، تقویت مهارت های فرزندپروری و آموزش مدیریت روابط با فرزندان در خصوص والدین، مورد تأکید هر دو کشور در مداخلات است. در ایران علی رغم اینکه تاکنون اقداماتی در جهت کمک به اطفال و نوجوانان در معرض خطر صورت پذیرفته اما نه تنها دوام و ارزیابی نتایج برنامه ها در بلندمدت در مورد جامعه هدف به درستی محقق نشده، بلکه از چنان ویژگی برخوردار نبوده تا بتواند تبدیل به یک سیستم با شاخص هایی که برشمردیم باشد. طراحی و اجرای یک سیاست مشخص و کارآمد رشدمدار در کشورمان بر مبنای ارائه مدلی بومی، مستلزم تلفیق تحقیقات نظری صورت گرفته با سیاست های عملی جدی و اجرای برنامه های دقیق و گام به گام منطبق با نیازهای اطفال در معرض خطر جامعه هدف به طور خاص (به تفکیک شرایط جنسیتی، جسمی، سنی و تحصیلی) می باشد. امری که مقدمه هر برنامه رشدمدار مبتنی بر الگوی جامع و پیشگیرانه و در عین حال اصلاح گر است. سیاست جنایی در صورت به کارگیری برنامه های ترکیبی و عمل گرا می تواند در این زمینه موفق عمل نماید.

 


1. David P. Farrington and Brandon C. Welsh. Improved Street Lighting and Crime Prevention (Stockholm: National Council for Crime Prevention), 2007.

2. The Nurse-Family Partnership(NFP)

3. David Olds

4. D. L. Olds, C. R. Henderson, C. Phelps, H. Kitzman and C. Hanks, “Effects of prenatal And infancy nurse home visitation on government spending.” Medical Care 31(1993): 155-174.

5. D. L. Olds, C. R. Henderson, R. Chamberlin, and R. Tatelbaum, “Preventing child abuse and neglect: A randomized trial of nurse home visitation.” Pediatrics 78 (1986): 65-78.

6. Maternal, Infant and Early Childhood Home Visiting Program Home Visiting program (MIECHV)

7. Early Head Start (EHS)

8. Head Start Act of 2007

9. D. Olds, H. Kitzmana and et al., “Effects of Nurse Home Visiting on Maternal and Child Functioning: Age 9 Follow-up of a Randomized Trial.” Pediatrics 120 (2007): e832-e845.

10. Healthy Families America (HFA)

11. Perry

12. Schweinhart and Weikart

13. Day Care Program

14. Aos Steve and et al.. The Comparative Costs and Benefits of Programs to Reduce Crime (Olympia: Washington State Institute for Public), 2001.

15. Parent Management Training Program

16. C. Webster-Stratton and M. Hammond, “Treating children with early-onset conduct problems: A comparison of child and parent training interventions.” Journal of Consulting and Clinical Psychology 65 (1997): 93-109.

17. Skills Training Program

18. R. E. Tremblay and et al. “bimodal preventive intervention for disruptive kindergarten boys: Its impact through mid-adolescence.” Journal of Consulting and Clinical Psychology 63 (1995): 560-568.

19. R. E. Tremblay and et al. “bimodal preventive intervention for disruptive kindergarten boys” 560-568; Joan McCord and Richard E. Tremblay Preventing Antisocial Behavior: Interventions from Birth through Adolescence. (New York: Guilford, 1992), 117-138.

20. Peer, School, and Community Programs

21. Multi-Systemic Therapy (MST)

22. Adele Harrell, Cavanagh, Shannon E. Cavanagh, and Sanjeev Sridharan. Evaluation of the Children at Risk Program: Results 1 Year after the End of the Program, (Washington: National Institute of justice, 1999).

23. Peer tutoring program

24. Peer mediation

25. J. O’Donnell and et al. “Preventing school failure, drug use, and delinquency among low-income children: Long-term intervention in elementary schools.” American Journal of Orthopsychiatry 65 (1995): 87-100.

26. J. D. Hawkins and et al. “Preventing adolescent health risk behaviors by strengthening protection during childhood.” Archives of Pediatrics and Adolescent Medicine 153 (1999): 226-234.

27. D. Olweus, “Bullying at school: Basic facts and effects of a school based intervention programme.” Journal of Child Psychology and Psychiatry 35 (1994): 1171-1190.

28. Mentoring

29. Big Brothers Big Sisters (BBBS)

30. Social and Emotional Aspects of Learning

31. Promoting Alternative Thinking Strategies

32. Personal,Social,Health and Economic Education

33. K. Sylva and et al., The Effective Provision of Pre-school Education (EPPE) Project: Final Report (London: Department for Education and Skills, 2004), 3-5.

34. www.casel.org, Collaborative for Academic, Social, and Emotional Learning, ?.

35. Life Skill Training

36. The Incredible Years Program

37. Coercive Parenting

38. Parent- Child- Home Program

39. Modeling

40. Success For All

41. Johns Hopkins University

42. Functional Family Therapy (FFT)

43. Brighton

44. سید ابراهیم قدسی، بهروز قلیزاده و عاطفه شیخ الاسلامی، «پیشگیری از تکرار جرم با حفظ کرامت انسانی بزهکار با نگاهی به آموزه های جرمشناختی»، مجله پژوهشهای حقوقی ۲۰(۱۴۰۰۲۳.

45. حسن امیری و دیگران، «تأثیر آموزش مدیریت رفتار به مادران بر علائم اختلال و رفتارهای پرخاشگرانه کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای»، مجله توانبخشی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی ۱۸ (۱۳۹۶)، ۸۵.

46. عهدیه حاجی غلامی یزدی و مریم علاقبند، «تأثیر آموزش مهارت فرزندپروری برنگرانی، اضطراب و باورهای خودکارآمد والدین»، مجله علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد ۲۱( ۱۳۹۲۱۳۶.

47. معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی اراک، ۱۴ مهر ۱۴۰۰، https://arakmu.ac.ir.

48. خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، ۲۶ آبان ۱۳۹۸، https://www.isna.ir/

49. خبرگزاری آنا، آموزش و پرورش، ۱۵ اسفند ۱۳۹۶، https://www.ana.press/.

 

 
منابع فارسی
- ابراهیمی، شهرام. مجموعه رویه های بین المللی پیشگیری از جرم. تهران: نشر میزان، ۱۳۹۰.
- امیری، حسن. گیتا موللی، عباس نسائیان، مسعود حجازی و رقیه اسدی. «تأثیر آموزش مدیریت رفتار به مادران بر علائم اختلال و رفتارهای پرخاشگرانه کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای». مجله توانبخشی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی ۱۸( ۱۳۹۶) : ۹۵-۸۵.
- حاجی غلامی یزدی، عهدیه و مریم علاقبند. «تأثیر آموزش مهارت فرزندپروری بر نگرانی، اضطراب و باورهای خودکارآمد والدین». مجله علمی ـ پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد ۲۱( ۱۳۹۲)، ۱۴۷-۱۳۶.
- قدسی، سید ابراهیم، بهروز قلیزاده و عاطفه شیخ الاسلامی. «پیشگیری از تکرار جرم با حفظ کرامت انسانی بزهکار با نگاهی به آموزه های جرمشناختی.» مجله پژوهشهای حقوقی ۲۰( ۱۴۰۰)، ۵۴-۲۳.
- خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، ۲۶ آبان ۱۳۹۸، https://www.isna.ir/
- خبرگزاری آنا، آموزش و پرورش، ۱۵ اسفند ۱۳۹۶، https://www.ana.press/
- معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی اراک، ۱۴ مهر ۱۴۰۰، https://arakmu.ac.ir
منابع خارجی
- Adele Harrell, Cavanagh, Shannon E. Cavanagh, and Sanjeev Sridharan. Evaluation of the Children at Risk Program: Results 1 Year after the End of the Program, Washington: National Institute of justice, 1999.
- Aos Steve, Polly Phipps, Robert Barnoski, and Roxanne Lieb. The Comparative Costs and Benefits of Programs to Reduce Crime, 3rd Ed. Olympia: Washington State Institute for Public, 2001.
- Farrington, David P., and Brandon C. Welsh. Improved Street Lighting and Crime Prevention, Stockholm: National Council for Crime Prevention, 2007.
- Hawkins, J. D., Catalano, R. F., Kosterman, R., Abbott, R. and Hill, K. G. “Preventing adolescent health risk behaviors by strengthening protection during childhood.” Archives of Pediatrics and Adolescent Medicine 153 (1999): 226-234.
- Joan McCord and Richard E. Tremblay Preventing Antisocial Behavior: Interventions from Birth through Adolescence. New York: Guilford, 1992, pp. 117-138.
- O’Donnell, J., Hawkins, J. D., Catalano, R. F., Abbott, R. D. and Day, L. E. “Preventing school failure, drug use, and delinquency among low-income children: Long-term intervention in elementary schools.” American Journal of Orthopsychiatry 65 (1995): 87-100.
- Olds, D. L., Henderson, C. R., Chamberlin, R. and Tatelbaum, R. “Preventing child abuse and neglect: A randomized trial of nurse home visitation.” Pediatrics 78 (1986): 65-78.
- Olds, D. L., Henderson, C. R., Phelps, C., Kitzman, H. and Hanks, C. “Effects of prenatal And infancy nurse home visitation on government spending.” Medical Care 31 (1993): 155-174.
- Olds, D., Kitzman, H., Hanks, C., et al., “Effects of Nurse Home Visiting on Maternal and Child Functioning: Age 9 Follow-up of a Randomized Trial.” Pediatrics 120 (2007): e832-e845.
- Olweus, D. “Bullying at school: Basic facts and effects of a school based intervention programme.” Journal of Child Psychology and Psychiatry 35 (1994): 1171-1190.
- Scott W. Henggeler, Sonja K. Schoenwald, Charles M. Borduin, Melisa D. Rowland and Phillippe B. Cunningham. Multisystemic Treatment of Antisocial Behavior in Children and Adolescents, New York: Guilford, 1998.
- Sylva, K., Melhuish E., Sammons P., Siraj-Blatchford I. and Taggart B. The Effective Provision of Pre-school Education (EPPE) Project: Final Report, London: Department for Education and Skills, 2004.
- Tremblay, R. E., Pagani-Kurtz, L., Masse, L. C., Vitaro, F. and Pihl, R. O. A “bimodal preventive intervention for disruptive kindergarten boys: Its impact through mid-adolescence.” Journal of Consulting and Clinical Psychology 63 (1995): 560-568.
- Webster-Stratton, C. and Hammond, M. “Treating children with early-onset conduct problems: A comparison of child and parent training interventions.” Journal of Consulting and Clinical Psychology 65 (1997): 93-109.