چالش‌ها و راهکارهای دسترسی به حساب کاربری ایمیل بعد از فوت کاربر «در حقوق ایالات متحده آمریکا»

نوع مقاله : علمی- پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری حقوق خصوصی، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.

2 دکتری حقوق بین‌الملل، پژوهشگر حقوق مالکیت فکری، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.

3 دانشیار، گروه حقوق خصوصی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.

چکیده

نیاز و اراده برای ارتباط با دیگران در طول سال‌ها منجر به پیشرفت‌های تکنولوژیکی متعددی از جمله ارتباطات ایمیلی شده است. ایمیل‌ها دامنه گسترده‌ای از مقاصد را شامل مقاصد شخصی و تجاری پوشش می‌دهند. هم‌زمان با درخواست برای استفاده از خدمات ایمیلی، کاربر ناگزیر به پذیرش قراردادی می‌شود که شروط استفاده و سرنوشت حساب کاربری را پس از مرگ وی مشخص می‌نماید. طبق شروط ارائه خدمت بیشتر ارائه‌کنندگان خدمات اینترنتی، امکان دسترسی به حساب کاربری و یا انتقال محتوای این حساب‌ها پس از فوت کاربر وجود ندارد. این موضوع، تبدیل به چالشی برای ذی‌نفعان احتمالی و وراث شده است و نظام‌های حقوقی و مراجع قضایی را به سمت یافتن راهکارهای مناسب برای غلبه بر این چالش سوق داده است. هدف این مقاله، تبیین چالش‌های دسترسی به حساب کاربری ایمیل بعد از فوت کاربر و ارائه راهکارهای مناسب برای پیشگیری و غلبه بر این چالش‌ها به روش تحلیلی ـ توصیفی است. طبق پژوهش حاضر، شرکت‌های ارائه‌کننده خدمات ایمیلی، عواملی نظیر لزوم حفظ حریم خصوصی کاربر، نگرانی‌های مالی ـ اداری و احترام به شروط توافق ارائه خدمت را به عنوان بهانه‌ای برای عدم انتقال محتوای ایمیل‌ها به وراث و سایر نمایندگان قانونی کاربر متوفی مطرح می‌سازند. در این راستا راهکارهایی نظیر قانونگذاری، خدمات برنامه‌ریزی دارایی‌های دیجیتال، توافق در قالب قراردادهای خصوصی و اخذ دستور قضایی پیشنهاد شده است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Challenges and Solutions of Access to Email Account after User`s Death In US Law User`s Death

نویسندگان [English]

  • Mohammadreza Irannezhad 1
  • Hamid Azizimoradpour 2
  • Farhad Parvin 3
1 Ph.D. Student in Private Law, Faculty of Law, Theology and Political science, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
2 Ph.D. in International Law, Researcher of Intellectual Property Rights, Faculty of Law and Political Sciences, Allameh Tabataba'i University, Tehran, Iran
3 Associate Professor, Department of Private Law, Faculty of Law and Political Sciences, Allameh Tabataba'i University, Tehran, Iran
چکیده [English]

Need and will for communicating with others during years has led different technological developments remarkably through Email. Emails cover a large scale of purposes including personal and commercial objectives. Besides request for an email service, any user gets engaged with an agreement which determines provisions and destiny of the email account after death. According to the terms of services of most of internet service providers, there isn’t any possibility for access to email account or transferring the contents after user`s death. This problem has made a challenge for beneficiaries and heirs and has encouraged legal systems and courts to find proper solutions for overcoming this challenge. This article tries to illustrate the challenges of access to email account after user`s death and offer proper solutions to prevent and overcome these challenges .The methodology which has been used in this article for illustrating and analyzing the issue is descriptive – analytic. According to this research, internet service providers mention some factors such as protecting the user`s privacy, administrative and financial concerns and respect to the terms of services as an excuse for transferring  the copyright contents of emails to the heirs and other legal representatives. In this line there are some solutions such as legislation, digital estate planning services, agreement in the form of private contracts and injunction.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Email
  • Digital Asset
  • Terms of Services
  • Privacy

مقدمه

دارایی دیجیتال، دارایی است که به صورت یک رمزگذاری عددی عینیت یافته در قالب دوتایی ظاهر می شود. برای مثال، اطلاعات ذخیره شده در اینترنت، عکس ها، اطلاعات حساب، ویدئوها، اسناد الکترونیکی، نرم افزارها، ایمیل ها و اپلیکیشن های دیجیتال، انواعی از دارایی های دیجیتال هستند. همه دارایی های دیجیتال باید در یک محیط فیزیکی متعلق به مالک، شخص ثالث یا در فضای ابر اطلاعاتی ذخیره شوند. توسعه ابر اطلاعاتی، اجازه ذخیره دارایی دیجیتال در فضای اینترنت را می دهد. بسیاری از این دارایی ها در ابرهای اطلاعاتی ذخیره شده اند و از طریق یک حساب کاربری امن، قابل دسترس می باشند.1 زمانی که توسعه دهندگان خدمات اینترنتی، خدمات و پلتفرم های آنلاین را ایجاد نمودند، توجه اساسی به سرنوشت این حساب ها پس از فوت کاربر، غیرقابل تصور بود. اکنون نیز نحوه برخورد با این حساب ها پس از فوت کاربران، یک موضوع چالش برانگیز است. در تعیین چگونگی مدیریت این دارایی ها پس از فوت کاربر، اصول قدرتمندی شامل حریم خصوصی، قرارداد، دارایی و آزادی اطلاعات، با یکدیگر در تعارض قرار می گیرند.2 ارائه کنندگان خدمات اینترنتی (ISPs)3، محور اصلی اینترنت می باشند: آنها کاربران و تولیدکنندگان محتوا را قادر به برقراری ارتباط برخط با یکدیگر می سازند. دارایی دیجیتالی که در یک ابزار دیجیتال ذخیره شده است، می تواند پس از فوت یا سایر حوادث، مانند سایر دارایی های مالک آن، در اختیار دیگران (وراث، امین، قیم و...) قرار گیرد؛ اما مشکل زمانی حاد می شود که این دارایی ها در ابزار دیجیتال شخص ثالث یا در فضای ابر الکترونیکی مدیریت شده توسط ارائه دهندگان خدمات اینترنتی4 (به عنوان مثال، ارائه دهندگان خدمات ایمیلی) ذخیره شده اند. در همین راستا، ارتباط بین دارایی های دیجیتال و انتقال آنها پس از مرگ، پیچیده تر شده است زیرا جایگاه رسانه های اجتماعی به عنوان دارایی، نامعلوم مانده است. همچنین، این فقدان شفافیت در خصوص ایمیل ها که رویه قانونی مشخصی در ارتباط با حقوق مالکیت و توارث آنها وجود ندارد، صدق می کند؛ به گونه ای که نیاز به طبقه بندی مناسب دارایی های دیجیتال به عنوان دارایی قابل تملک، واضح و پیامدهای فقدان آن، بسیار جدی است. اگر چنین حقوقی شناسایی نشوند، این دارایی ها برای همیشه با مرگ مالک آنها به فراموشی سپرده می شوند. بررسی در خصوص اینکه این دارایی ها واجد ارزش پولی هستند یا خیر، می تواند در شفاف سازی در خصوص دارایی بودن آنها، کمک کند.5

تشخیص تفاوت بین دارایی دیجیتال و حساب دیجیتال، بسیار مهم است. برای مثال، ورثه صاحب حق نسبت به یک دارایی دیجیتال، ضرورتاً نسبت به حساب دیجیتالی که دارایی دیجیتال در آنجا ذخیره شده است، حقی ندارند. بخشی از دلیل این تفاوت رفتار این است که حساب های دیجیتال بر اساس شرایط ارائه خدمت ممکن است قابل انتقال نباشند. اگر حساب کاربری، غیرقابل انتقال باشد، بنابراین حق دسترسی به آن با مرگ کاربر خاتمه می یابد؛ اگرچه محتوای حساب، متعلق به متوفی است. باوجوداین، جایگاه ایمیل مبهم است، زیرا در خصوص قابلیت توارث آن ابهاماتی وجود دارد. به لحاظ نظری، ایمیل باید مانند نامه های خصوصی، قابل توارث باشد. در واقع تلاش های متعددی برای مقایسه ایمیل با ذخیره و انتقال نامه های فیزیکی صورت گرفته است؛ اما بسیاری از این بحث ها با یک توافق در قالب شروط ارائه خدمت یا قوانین متعدد حفظ حریم خصوصی، با ناکامی مواجه می شوند.6

حقوق مالکیت متجلی در ساختار ایمیل، از تشخیص حقوق عرفی نسبت به مالکیت مکاتبات شخصی ناشی می شود7؛ اما بسیاری از ارائه کنندگان خدمات اینترنتی مانند یاهو و گوگل، در شروط ارائه خدمت خود، شرط فقدان قابلیت انتقال محتوای ایمیل ها و یا به نوعی، فقدان قابلیت توارث این محتوا و امکان دسترسی به حساب کاربری ایمیل با فوت کاربر را گنجانده اند و حتی اشاره به پاک شدن محتوای ایمیل ها با فوت کاربر نموده اند. موضوع زمانی تبدیل به یک چالش می شود که محتوای اطلاعاتی این ایمیل ها به عنوان یک دارایی دیجیتال، دارای ارزش اقتصادی و معنوی بالایی باشد و عدم دسترسی به آنها، دارنده حساب کاربری یا سایر ذی نفعان احتمالی (وراث، طلبکاران و ...) را متحمل زیان نماید. به عنوان مثال، اثری ادبی ـ هنری که توسط دارنده حساب کاربری برای ناشری ارسال شده است و دسترسی به نسخه اصلی آن به دلایلی نظیر پاک شدن فایل مربوطه در کامپیوتر ارسال کننده پیام امکان پذیر نیست را در نظر بگیرید. حال اگر به دلیل فوت ارسال کننده پیام و صاحب اثر، امکان دسترسی به ایمیل وی نباشد و دریافت کننده پیام نیز همکاری لازم را ننماید، کلیه حقوق مادی و معنوی این اثر از بین خواهد رفت. لذا با اثبات اینکه محتوای ایمیل ها یک دارایی دیجیتال محسوب می شود و می بایست مانند سایر دارایی های فیزیکی و ملموس شخص متوفی، قابلیت توارث و مدیریت توسط نمایندگان قانونی این اشخاص داشته باشند، می توان از حفظ حقوق مادی و معنوی محتوای کپی رایتی ایمیل ها پس از فوت کاربر، اطمینان حاصل نمود. بدیهی است که قوانین و مقررات مرتبط با حریم خصوصی، قراردادهای خصوصی بین شرکت های ارائه کننده خدمات اینترنتی و کاربران، قوانین مالکیت فکری، قوانین مرتبط با اموال متوفی و رویه قضایی کشورها در به رسمیت شناختن ایمیل به عنوان یک دارایی دیجیتال مشمول کپی رایت، متفاوت می باشند و چالش هایی برای انتقال حقوق مرتبط پس از مرگ ایجاد می نمایند.

۱- چالش های دسترسی به حساب کاربری ایمیل

۱-۱- چالش های مرتبط با سیاست ها و قراردادهای شرکت های ارائه کننده خدمات ایمیلی

۱-۱-۱- سیاست کلی شرکت های ارائه کننده خدمات ایمیلی

طبق شروط ارائه خدمت گوگل، ارائه کننده پیشرو خدمات ایمیلی، محتوایی که کاربران «بارگذاری، تأیید، ذخیره، ارسال یا دریافت» می کنند، متعلق به کاربران است.8

شروط ارائه خدمت گوگل، انتقال یا ارائه مجوز بهره برداری از حساب کاربری ایمیل به شخص دیگر را منع می کند، همچنین بیان می کند که کاربر، کپی رایت و دیگر حقوق مرتبط با داده ها را در اختیار خواهد داشت. این شروط، چگونگی انتقال شخصیت دیجیتال را پس از مرگ، همچنان مبهم باقی می گذارند. در نتیجه ممنوعیت گوگل برای انتقال و یا اجازه بهره برداری حساب کاربری، هر تلاشی برای دسترسی به حساب کاربری اشخاص پس از مرگ، موجب نقض شروط ارائه خدمت می شود.9

در ادامه می توان به چند مورد دیگر اشاره نمود:

گوگل: طبق سیاست این شرکت، کاربران می توانند برنامه ریزی حساب کاربری جی میل، عکس های پیکاسا10 و ویدئوهای یوتیوب را مدیریت کنند. همچنین کاربران می توانند دارایی های دیجیتال را وصیت کنند.

توییتر: بر اساس سیاست این شرکت ارائه کننده خدمت اینترنتی، توییتها و حساب کاربری با ارائه گواهی فوت، پاکمی شوند.11

یاهو: طبق سیاست این شرکت، حساب کاربری، با ارائه گواهی فوت، پاک می شود.12

آی کلود13 اپل، طبق شروط تعیین شده14، اجازه دسترسی به وراث را نمی دهد و مستلزم اعلام موافقت کاربران مبنی بر غیرقابل انتقال بودن حساب کاربری است؛ همچنین هرگونه حقی برای دسترسی به حساب کاربری اپل یا محتوای آن، با مرگ خاتمه می یابد.15

شرکت های ارائه کننده خدمات اینترنتی، نگرش واحدی در خصوص اینکه آیا دسترسی به حساب کاربری یا محتوای حساب کاربری، قابل توارث است یا خیر، ندارند.16

به طورکلی، شروط توافق ارائه خدمت یا سیاست های شرکت ارائه کننده خدمات اینترنتی، یکی از ۴ نگرش عمومی به قابلیت انتقال دارایی های دیجیتال پس از مرگ را دنبال می کنند:

- شرط یا سیاست قراردادی که صراحتاً انتقال حساب کاربری یا به طورکلی، هرگونه انتقال را ممنوع می کند؛

- شرط یا سیاست قراردادی که به طورکلی انتقال را ممنوع می کند اما با اجازه ارائه دهنده خدمت، آن را مجاز می داند؛

- شرط یا سیاست قراردادی که صراحتاٌ قابلیت انتقال را پس از مرگ با ارائه اسناد معین، تجویز می کند؛

- شرط یا سیاست قراردادی که در خصوص قابلیت انتقال حساب کاربری بر اثر مرگ، ساکت است.

علاوه بر این چهار نگرش مستقیم، برخی توافقات شامل شروطی می شوند که محدودکننده انتقال دارایی ها بر اثر مرگ می باشند. برای مثال، برخی شروط توافق نامه ارائه خدمت، به ارائه کننده خدمت اجازه خاتمه دادن به حساب کاربری را در هر زمانی به هر دلیل می دهند که می تواند برای توجیه سیاست منع انتقال بر اثر مرگ، به کار گرفته شود. چنین شرطی می تواند برای خاتمه دادن به حساب کاربری شخص متوفی استفاده شود صرف نظر از اینکه کاربر اراده به وصیت حساب کاربری خود داشته باشد یا خیر. دیگر توافقات، مقرر می دارند ارائه کننده خدمت، تنها در صورت نقض توافق از سوی کاربر، حساب کاربری را خواهد بست. برای آن دسته قراردادهایی که انتقال حساب را منع می کنند، تلاش برای گنجاندن شرط قابلیت انتقال حساب بر اثر مرگ، ممکن است با مخالفت ارائه کننده خدمت مواجه شود.17

در مجموع طبق رویه قضایی، بر اساس دکترین عدم عقلانیت، دادگاه ها می توانند شروطی را که هم در عمل (برای خواندن یا فهمیدن، دشوار هستند یا بر اساس قاعده «قبول یا ترک شرط» پیشنهاد شده اند) و هم به طور ذاتی غیرعقلایی (بی دلیل، سخت و نامناسب) می باشند را بی اعتبار اعلام نمایند. همچنین، اصلاحات یک طرفه در خصوص قراردادهای موجود، باید شرط ضمنی حسن نیت و رفتار منصفانه را تأمین نماید.18

۱-۱-۲- چالش های مرتبط با مالکیت و انتقال آن در قراردادهای دارایی دیجیتال

مالکیت به عنوان طیفی از حقوق تعریف می شود که نه تنها امتیاز استفاده از برخی حقوق در زمان حیات را شامل می شود، بلکه انتقال آن پس از مرگ را نیز دربرمی گیرد. دادگاه عالی آمریکا، قدرت انتقال پس از مرگ را به عنوان یکی از اساسی ترین عناصر در مجموعه حقوق که معمولاً به عنوان مالکیت از آن یاد می شود، در نظر می گیرد.19 با مطالعه دقیق قراردادهای دارایی های دیجیتال، مشخص می شود که فرض اساسی این گونه قراردادها این است که دارندگان حساب کاربری، حق مالکیت بر این دارایی ها دارند که می تواند توسط شروط قراردادی، اصلاح و تعدیل شود. این قراردادها بر اساس حقوق مالکیت موجود، شروط مالکیت دارایی را تعیین و کنترل می کنند. قراردادهای ارائه خدمات ایمیل و شبکه های اجتماعی، منافع مالکیتی کاربر را در خصوص محتواهایی که خلق، بارگذاری یا ذخیره می سازد، به طور سازگاری مورد حمایت قرار می دهند. این قراردادها فرض می کنند که در محتوای این گونه حساب ها، منفعت مالکیتی موجود است. به طور خلاصه، «آنچه متعلق به شماست، برای شما باقی می ماند.»20

تاکنون دادگاه ها نافذ بودن شروط منع کننده یا محدودکننده انتقال دارایی های دیجیتال را مورد توجه قرار نداده اند، اما تحت قواعد قراردادی، غیرمحتمل است که دادگاه ها قراردادهای دارایی دیجیتال را زیر سؤال ببرند. به منظور انعقاد معتبر یک قرارداد دیجیتال، شروط باید به طرز معقولی به اطلاع کاربر برسد و کاربر موافقت خود را با موافقت نامه ارائه خدمت اعلام نماید. وقتی که کاربری حسابی را ایجاد می نماید یا برای دریافت خدمت آنلاینی ثبت نام می کند، به طور معمول ارائه کننده خدمت از وی می خواهد که موافقت خود را با شروط ارائه خدمت با انتخاب گزینه مربوط یا فشردن دکمه مورد نظر، اعلام نماید.21 اگر کاربران این اقدام را انجام ندهند، قادر به ادامه مسیر برای ایجاد حساب کاربری یا دریافت خدمت مورد نظر نخواهند بود. دادگاه ها، عموماً این رویه را معتبر و نافذ می دانند، به این معنی که شروط قراردادی به طرز معقولی به اطلاع کاربر می رسد و کاربر با تأیید و انتخاب گزینه مورد نظر، موافقت خود را اعلام می دارد. اینکه کاربران با استفاده از خدمات ایمیل، حق انتقال آن را بر اثر مرگ به دلیل محدودیت های قراردادی اعراض نموده اند یا خیر، ابهام دارد. حتی اگر به اعراض از حق خود آگاه باشند، مشخص نیست که بازار، یک انتخاب واقعی برای استفاده از خدمات شرکت دیگری که اجازه انتقال دارایی های دیجیتال بر اثر مرگ را می دهد، فراهم نموده است یا خیر. فقدان گزینه جایگزین، هرگونه کنترل واقعی دارندگان حساب کاربری بر دارایی های دیجیتال خود را با مشکل مواجه می سازد. اگرچه دادگاه ممکن است قرارداد دارایی دیجیتال را به دلیل مسائلی که در انعقاد قرارداد و چگونگی ایجاب و قبول وجود دارد، بی اعتبار بداند. حتی اگر این قراردادهای خصوصی بین ارائه کنندگان خدمت و کاربران معتبر باشند، شروطی که قابلیت توارث این دارایی ها را انکار می کنند باید طبق مصالح عمومی، باطل اعلام شوند.22

به عنوان مثال، توافقات Clickwrap 23، معمولاً لازم الاجرا هستند زیرا مستلزم مرور شروط ارائه خدمت توسط کاربر و اعلام موافقت با آنها قبل از استفاده از خدمات وبسایت موردنظر می باشند. از سوی دیگر، توافقات Browsewrap 24، معمولاً لازم الاجرا نیستند، زیرا یا شروط در یک صفحه وب به طور غیرواضح قرار گرفته اند و یا نیاز به لینک مجزایی برای دسترسی دارند. این دو نوع موافقت نامه، از فرم قدیمی تری از قراردادها، برای مثال، توافقات Shrinkwrap 25 نشأت گرفته اند که به طور معمول در بسته تحویلی به مشتریان در بدو ورود ارائه می شد.26

باوجوداین، حقوق قراردادی نمی تواند بهترین راهحل برای مدیریت شخصیت آنلاین، پس از مرگ باشد. شروط متنوع و عبارات مبهم مورد استفاده هر یک از ارائه کنندگان خدمات آنلاین، در کنار قابلیت تغییر شروطبه اراده و تشخیص این شرکت ها، هزینه تطبیق با شروط متنوع ارائه خدمت را برای کاربران عادی بالامی برد. این توافقات ارائه خدمت آنلاین که اراده کاربران برای مدیریت استفاده آتی از حساب های کاربری را محدود می کنند، تهدیدی برای رشد بالقوه این صنعت محسوب می شوند. همچنین این محدودیت ها، کاربران را برای یافتن راه حل خلاقانه در جای دیگر، تشویق می کنند.27 علی رغم قابلیت اجرای کلی شروط ارائه خدمت، تعدادی از محققان، با این استدلال که این قراردادها، طولانی هستند و به ندرت خوانده می شوند، نسبت به اعتبار آنها مشکوک هستند. به علاوه، تحلیلگران، از لازم الاجرا نبودن موافقت نامه های ارائه خدمت دفاع نموده اند، زیرا این قراردادهای طویل، موجب بی رغبتی افراد در خواندن این توافقات می شوند. در حقیقت، آمار نشان می دهد که کاربران به ندرت این قراردادها را می خوانند و تأیید می کند که تصور عمومی این است که تعداد زیادی از کاربران، قبل از تأیید آن را نمی خوانند. همچنین، رضایت دوطرفه در قراردادهای طویل اعلام موافقت که به ندرت خوانده می شوند، قابل احراز نیست.28

همان طور که ملاحظه شد، در قراردادهای ارائه خدمت دارایی دیجیتال، مالکیت این دارایی ها به رسمیت شناخته می شود. همچنین، اگرچه شروط ارائه خدمت شرکت های ارائه کننده خدمات آنلاین، می تواند این مالکیت یا انتقال آن بعد از فوت کاربر را محدود سازد، دادگاه ها به دلیل ملاحظات عمومی و یا فقدان برخی شرایط شکلی تنظیم این قراردادها، به شروط محدودکننده مالکیت کاربر و انتقال آن بعد از فوت، ترتیب اثر نمی دهند.

در مجموع، ارائه دهندگان خدمات ایمیلی، در اختلاف با دارندگان حساب کاربری یا وراث آنها به دلیل فقدان شفافیت قوانین موجود، دست بالا را دارند. برای مثال در یک پرونده کانادایی، یک ارائه دهنده خدمت ایمیل (اینتر.نت)29، دسترسی به ایمیل توسط یک دارنده حساب کاربری (نانسی کارتر) را، به خاطر یک اختلاف مربوط به صورت حساب، معلق نمود. تعلیق دسترسی و یا انقضای حساب کاربری ایمیل، هم برای دارنده حساب کاربری و هم برای فرستندگان پیام به این حساب، عدم قطعیت یکسان ایجاد می کند و به صورت بالقوه، کسب و کار و ارتباطات شخصی را در مقیاس وسیعی، متأثر می سازد. اگرچه پرونده نانسی کارتر، شامل محدودیت دسترسی به حساب کاربری شخص متوفی نبود، اما دارای اصول مشابه می باشند. نپذیرفتن حق دسترسی وراث به حساب کاربری ایمیل شخص متوفی، شرایط عدم اطمینان برای فرستندگان پیام به آن حساب و وراثی که ممکن است قادر به دسترسی به مکالمات مهم نباشند، ایجاد می نماید. برای مثال در ایالت کالیفرنیا، انقضای حساب کاربری ایمیل از طریق اعمال یک دوره اعلامی ۳۰ روزه قبل از انقضای خدمت ایمیلی، اطلاع رسانی می شود. این قاعده به طور معقولی، حقوق دارندگان حساب کاربری و ارائه دهندگان خدمات ایمیلی را متعادل می سازد. برای دارندگان حساب کاربری، مقررات، یک دوره اخطار (هشدار) حداقلی را تضمین و ارائه دهندگان خدمت را از کوتاه کردن این دوره به وسیله قرارداد، منع می کند.30

یادآور می شود هرگونه ممانعت از دسترسی به حساب کاربری ایمیل برای کاربر یا وراث و نمایندگان قانونی بعد از فوت، می تواند خسارات مادی و معنوی جبران ناپذیری به ارسال کنندگان پیام یا ذی نفعان حساب کاربری ایمیل تحمیل نماید. به عنوان مثال، چنانچه موضوع ایمیل، قراردادی تجاری یا قرارداد لیسانس بهره برداری از یک اثر ادبی هنری برای امضا یا اعلام موافقت باشد و امکان دسترسی به حساب کاربری ایمیل از جانب شرکت های ارائه کننده خدمت ایمیلی سلب شده باشد، بروز خسارات مادی و معنوی مرتبط، غیرقابل انکار است.

۱-۲- دلایل و نگرانی های شرکت های ارائه کننده خدمات اینترنتی

۱-۲-۱- نگرانی های اداری و مالی

ارائه کنندگان خدمات اینترنتی ممکن است به دلیل نگرانی در خصوص مسائل اداری و هزینه ها، قابلیت انتقال دارایی های دیجیتال را در قراردادها منع کنند. مدیریت درخواست های اشخاص امین و ذی نفعان، یک نوع خروج بالقوه منابع برای این شرکت ها محسوب می شود؛ زیرا ارائه خدمتی که در ارتباط دائم با کاربران متوفی باشد، ممکن است منابع شرکت را به اموری تعمیم دهد که تمایل دارد برای کاربران زنده تخصیص دهد. برآورد منابع مورد نیاز برای انتقال دارایی ها پس از مرگ، موجب تشویق اکثر شرکت ها برای اتخاذ سیاست عدم قابلیت انتقال این گونه دارایی ها شده است. بسیاری از ذی نفعانی که درصدد دسترسی به حساب کاربری متوفی هستند، انتظار ندارند که ارائه کننده خدمت اجازه باقی ماندن حساب به مدت نامحدود در سکوی اطلاعاتی شرکت را بدهد. در واقع، آنها خواستار دسترسی به حساب کاربری متوفی برای بارگیری و ذخیره فایل های ضروری و مهم هستند. در بسیاری از موارد، ارزش دارایی های دیجیتال یک کاربر، بسیار ناچیز است و به سختی می توان موقعیتی را تصور کرد که گوگل، مایکروسافت یا یاهو بتوانند این ارزش را از حساب کاربری ایمیل متوفی تشخیص دهند. ارزش حساب های کاربری ایمیل، فقط می تواند به وسیله ذی نفعان متوفی که دارنده کپی رایت و حق انتشار محتویات ایمیل به منظور کسب منفعت می باشند، تشخیص داده شود.31 به نظر می رسد دغدغه وراث و نمایندگان قانونی کاربر، بر این گونه نگرانی ها ارجحیت داشته باشد و قوانین و دادگاه ها نباید به این موضوع در مقایسه با ارزش محتویات ایمیل ترتیب اثر دهند.

۱-۲-۲- قوانین حریم خصوصی فدرال و نگرانی های حریم خصوصی

شرکت ها نگرانی در خصوص حریم خصوصی کاربران را به عنوان توجیهی اساسی برای امتناع از تحصیل دارایی های دیجیتال پس از مرگ عنوان می کنند. اگرچه حریم خصوصی، عامل مهمی در تعیین اینکه دارایی های دیجیتال باید به ذی نفعان منتقل شوند یا خیر می باشد، اما ارائه کنندگان خدمت، در خصوص حریم خصوصی پس از مرگ کاربران تصمیم گیری می نمایند. در حوزه دارایی دیجیتال، قاعده پیش فرض شکل گرفته توسط بخش خصوصی، حذف محتوای ایمیل یا حساب شبکه های اجتماعی، علی رغم دلایل مناسب برای انتقال محتوا به خانواده ها می باشد. عملکرد شرکت ها در این زمینه تا حدودی مشکوک است. آنها ممکن است بیشتر علاقه مند به کاهش ریسک و هزینه ها تا بیان نگرانی در خصوص حریم خصوصی باشند.

نگرانی های مسؤولیت در برابر حریم خصوصی کاربران، ممکن است بزرگ نمایی شده باشد. بر اساس قوانین معمول آمریکا، حق شخصی نسبت به حریم خصوصی، پس از مرگ ادامه نمی یابد. حق اعتراض نسبت به نقض حریم خصوصی، یک حق شخصی است و به طور سنتی، حقوق شخصی، قابل واگذاری و انتقال در اثر مرگ نمی باشند؛ بنابراین، بستگان و دوستان شخص متوفی، نمی توانند علیه ارائه دهندگان خدمات ایمیلی و شبکه های اجتماعی به دلیل نقض حریم خصوصی بر اثر انتقال محتوای حساب کاربری آنها به وراث، اقامه دعوا نمایند. جی توماس مک کارثی32، محقق برجسته در زمینه حق بر حریم خصوصی توضیح می دهد:«حقوق حریم خصوصی سنتی، جنبه های مختلفی از حقوق مادی و معنوی حق بر شهرت و حق برمنزلت شخص را حمایت می کند. وقتی که شخص مورد نظر فوت می کند، همه این منافع قانونی، در برابر نقض از بین می روند»؛ بنابراین، ISPها به طور منطقی نمی توانند در برابر ارائه محتوای حساب های کاربری آنلاین به خانواده متوفی، بیمی در خصوص نقض حریم خصوصی داشته باشند. در نتیجه، تصمیم گیری در خصوص انتقال یا عدم انتقال دارایی های دیجیتال پس از مرگ، طبق قراردادهای دیجیتال، باید در اختیار کاربران باشد و نه ISPها. این شرکت ها ممکن است طبق قانون ارتباطات ذخیره شده که بخشی از قانون حریم خصوصی ارتباطات الکترونیک است، مسؤول باشند. این قانون در سال ۱۹۶۸ به منظور حفظ حریم خصوصی اشخاص در ارتباطات آنلاین تصویب شد. این قانون، هر شخص یا نهادی را که یک خدمت ارتباطی الکترونیک به عموم ارائه می کند، از افشای عالمانه محتوای این ارتباطات الکترونیک منع می کند؛ مگر اینکه دریافت کننده این اطلاعات، یک نماینده قانونی باشد یا افشای اطلاعات، با اراده مشتری صورت گرفته باشد. اگر شرکتی این قانون را نقض کند، ممکن است مسؤول جبران خسارات قانونی و تنبیهی و هزینه های وکالت پرونده باشد. شرکت ها از این قانون برای اجتناب از افشای اطلاعات و دارایی های موجود در حساب های آنلاین بهره می برند. به عنوان مثال، در پرونده آجمیان، شرکت یاهو در ابتدا با در اختیار قرار دادن اطلاعات حساب او به ذی نفعان، موافقت نمود اما در ادامه با تمسک به این قانون از ارائه اطلاعات خودداری کرد. تاکنون هیچ رویه قضایی وجود نداشته که دادگاهی مفاد این قانون را مانع انتقال حساب کاربری ایمیل بر اثر مرگ تفسیر نموده باشد. این قانون استثنائات زیادی برای ارائه اطلاعات به ذی نفعان دارد و نباید به ابزاری برای ممانعت از انتقال محتوای حساب کاربری به وراث و ذی نفعان، پس از مرگ تبدیل شود.33

تاکنون، دادگاه ها به اتفاق نظر در خصوص انتظار معقول از حریم خصوصی در محیط اینترنتی آنلاین نرسیده اند. برخی پرونده های دادگاه عالی، اظهار داشته اند که انتظار حفظ حریم خصوصی برای اطلاعات و افراد که آگاهانه در اختیار شخص ثالث قرارگرفته اند وجود ندارد ـ برای مثال، سوابق بانکی، سوابق تلفنی و یا هر سوابق ممکن در فضای مجازی ـ حتی اگر اراده مالک بر نگهداری خصوصی اطلاعات توسط شخص ثالث باشد. این دادگاه فرض می کند که با پیوستن به مراودات در فضای مجازی، افراد، ریسک به اشتراک گذاشتن اطلاعات با دولت یا دیگر اشخاص ثالث را آن طور که در توافق نامه خدمت مشخص شده است پذیرفته اند.34

هدف مشترک همه ارائه کنندکان خدمات اینترنتی، اعتماد عمومی و جلب رضایت مشتریان است35 البته ممکن است شرکتی که در حفظ اطلاعات شخصی کاربران پس از مرگ، طبق تعهدات قراردادی ناکام است، با فشار بازار مواجه شود. همچنین ممکن است کاربران، نسبت به یک حساب کاربری ایمیل یا شبکه اجتماعی که به حفظ امنیت آن در طول زندگی و پس از مرگ اطمینان ندارند، استقبال نشان ندهند36؛ بنابراین، احساس عمومی جامعه و فشار بازار و رسانه ها می تواند موجب تغییر نگرش و سیاست های این شرکت ها در ارائه خدمات و تسهیل انتقال دارایی های دیجیتال مشتریان پس از مرگ شود.

۲- راهکارهای موجود برای مقابله با چالش های دسترسی به حساب کاربری ایمیل بعد از فوت کاربر

۲-۱- قانونگذاری ـ تجربه ایالات متحده آمریکا

در سال ۲۰۱۳، کمیته دسترسی امانی به دارایی های دیجیتال کمیسیون حقوق متحدالشکل آمریکا، مسائل بالقوه مرتبط با دسترسی امین به دارایی های دیجیتال را احصاء نمود. مهم ترین موضوعات مرتبط با دسترسی امین به دارایی های دیجیتال، موارد زیر بودند:

الف- حریم خصوصی اشخاص متوفی

- تکالیف پیشگیرانه برای نمایندگان شخصی به هنگام دسترسی به حساب کاربری آنلاین شخص متوفی

بدیهی است در غیاب یک قانون دولتی که شرایط دسترسی امین به حساب های آنلاین را فراهم می سازد، نیاز به دستور دادگاه برای چنین دسترسی وجود دارد. به علاوه اگر یک امین، بدون اختیار و اجاره قانونی به حساب آنلاین متوفی دسترسی پیدا کند، ممکن است مشمول مسؤولیت های حقوقی و کیفری قانون ارتباطات ذخیره شده، قانون حریم خصوصی رایانه الکترونیک37 و قانون کلاهبرداری و سوء استفاده مصرف کننده38 قرار گیرد.39

با تشخیص محدودیت های قانونگذاری کنونی و احتمال بالای ادعاهای آتی اشخاص امین برای دسترسی به حساب های دیجیتال، کمیسیون حقوق متحدالشکل، پیش نویس قانون دسترسی امانی متحدالشکل به دارایی های دیجیتال (UFADAA)40 را در سال ۲۰۱۴ تدوین نمود. شروط اصلی این قانون، دارایی دیجیتال را به طور جامع تعریف نمود که به معنی «یک سابقه الکترونیک» بود و یک امین را با اختیارات گسترده برای دسترسی به دارایی های دیجیتال فرض نمود (مگر در صورت منع به موجب وصیت نامه متوفی یا دستور دادگاه). اعطای دسترسی گسترده به یک امین، مانند نماینده شخصی یک دارایی، شامل تحصیل محتوای ارتباطات الکترونیک، مانند پیام های ایمیلی می شد. اگرچه شرایط دسترسی گسترده این قانون با هدف کمک به اداره دارایی ها بود، همچنین مبنایی برای مقاومت اساسی در طول فرایند قانونگذاری شد. شرکت هایی مانند فیس بوک و گوگل، نگرانی های مرتبط با حریم خصوصی در رابطه با دسترسی گسترده و بدون محدودیت امین به حساب های کاربری دیجیتال را مطرح کردند. علاوه بر این، یاهو، اعتراض نمود که تدارک دسترسی به حساب کاربری ایمیل متوفی توسط یک نماینده شخصی، توافق نامه شروط ارائه خدمت بین شرکت و دارنده حساب کاربری را نقض می نماید. به طور طعنه آمیزی، تعدادی از شرکت های فناوری، در فرایند تهیه پیش نویس این قانون شرکت نمودند. مخالفان این قانون در عوض انتظار برای ظهور نسخه اصلاحی آن، جایگزینی برای ملاحظه قانونگذاران ایالتی تهیه نمودند که قانون انتظارات حریم خصوصی پس از مرگ و گزینه های انتخابی نام گرفت (PEAC Act)41. بخش (A) ۱ این قانون، مستلزم این است که ارائه کنندگان خدمات آنلاین، پس از صدور دستور دادگاه، به نمایندگان شخصی، سابقه یا اطلاعات دیگر مرتبط با کاربر متوفی را (اما نه هر محتوایی) ارائه نمایند؛ به عبارت دیگر، یک نماینده شخصی ممکن است لیستی شامل «از » «تا» مرتبط با حساب کاربری تحصیل نماید، اما ممکن است عین و بدنه اصلی ایمیل ها را طبق این ماده قانونی، مشاهده نکند. اگرچه طبق بخش (B)۱، اگر نماینده شخصی، مدرکی مبنی بر اراده متوفی برای افشای محتوای مراودات پس از مرگ ارائه دهد، دادگاه می تواند دستور افشای محتوای ارتباطات الکترونیک را صادر نماید. در هر صورت، طبق این قانون، نماینده برای تحصیل اطلاعات مورد نظر، موظف به اخذ دستور دادگاه است؛ بنابراین قانون (PEAC) در سوی دیگر طیف حریم خصوصی در موضوع دسترسی نماینده به حساب کاربری آنلاین متوفی در مقایسه با قانون (UFADAA) قرار دارد. در جولای ۲۰۱۵، کمیسیون حقوق متحدالشکل آمریکا، به انتقادات مربوط به حریم خصوصی پاسخ داد و جایگزینی برای قانون (PEAC) در قالب نسخه اصلاح شده قانون (UFADAA) ایجاد نمود که در محافظت از حریم خصوصی متوفی، مانند یکدیگر هستند.42

بیشتر ایالات آمریکا اعضای خانواده و وراث را از دسترسی به اطلاعات آنلاین ذخیره شده توسط متوفی منع می کنند. به علاوه، توافقات مربوط به حریم خصوصی بین دارندگان حساب کاربری و ارائه دهندگان خدمات اینترنتی43 (ISPs)، دسترسی به حساب های کاربری دیجیتال را محدود می کنند و موانعی برای اعضای خانواده متوفی که قصد دسترسی به چنین حساب هایی دارند، ایجاد می نمایند. در پاسخ به این مشکل، ایالت ها، ابهامات مرتبط با دارایی های دیجیتال را به وسیله قوانین حاکم بر این دارایی ها، مورد توجه قرار داده اند. به عنوان مثال، ایالت دلاور44 در سال ۲۰۱۴، اولین ایالتی بود که قانون جامع و وسیعی در خصوص دسترسی و استفاده از دارایی های دیجیتال پس از مرگ وضع نمود. قانون دسترسی امین به دارایی ها و حساب های دیجیتال دلاور (FADADAAحق دسترسی وسیعی به دارایی یا حساب دیجیتال متوفی برای اشخاص امین قائل می باشد؛ مانند همان روشی که اشخاص امین، دارایی فیزیکی را به ارث می برند.45 همچنین در ژانویه ۲۰۱۲، قانونگذاران ایالت های نبراسکا46 و اورگان47، بحث هایی را پیرامون برنامه ریزی دارایی های دیجیتال آغاز نمودند. هدف قانون نبراسکا که بعد از قوانین اوکلاهاما و ایداهو شکل گرفت، این بود که به نماینده شخصی کاربر متوفی دسترسی به حساب کاربری و امکان کنترل دارایی های دیجیتال، شامل رسانه های اجتماعی و حساب کاربری ایمیل داده شود. این نماینده، امکان حذف یا اصلاح هرگونه رسانه اجتماعی یا حساب کاربری ایمیل متوفی را خواهد داشت. برخی برنامه ریزان دارایی در اورگان، مشتریان را راهنمایی نموده اند که یک نامه دستورالعمل دارایی مجازی 48VAIL ایجاد نمایند و آن را در یک جعبه امانت نگهداری کنند. این نامه، همه حساب های کاربری و دارایی های آنلاین شخص متوفی را مشخص می نماید و امکان دسترسی به آدرس وب سایت ها، نام های کاربری و کلمات عبور را برای یک نماینده معین، فراهم می سازد. ممکن است این رویه، نقشی در شکل گیری زبان قانونگذاری ایالت اورگان ایفا نماید.49

به علاوه در ژانویه ۲۰۱۲، کمیسیسون حقوق متحدالشکل (ULCکمیته ای برای مطالعه نیاز به امکان سنجی قوانین ایالتی در خصوص قدرت روابط امانی و اختیار دسترسی به اطلاعات دیجیتال، تشکیل داد. در حال حاضر این کمیته در حال تهیه پیش نویس قانونی است که «به اشخاص امین، اختیار مدیریت و توزیع دارایی های دیجیتال، رونوشت برداری یا حذف دارایی های دیجیتال و دسترسی به این دارایی ها را اعطا می کند» و یک پیش نویس کاری تهیه کرده است که به نمایندگان شخصی، امکان دسترسی به حساب کاربری ایمیل شخص متوفی که به وسیله رمز عبور حفاظت می شود را اعطا می کند.50

همان طور که توضیح داده شد، قانونگذاری به عنوان یک تجربه موفق در آمریکا، بسیاری از نگرانی ها و عدم شفافیت ها در ارتباط با دسترسی به حساب کاربری ایمیل بعد از فوت کاربر را مرتفع نموده است.

۲-۲- خدمات برنامه ریزی دارایی دیجیتال (DEPS)51

ازآنجایی که دارایی های دیجیتال، محصول یک قرارداد می باشند، قراردادهای خصوصی، نحوه استفاده، فروش، انتقال، استثنا نمودن، اعطا کردن و یا افشای دارایی را از طریق وصیت نامه تعیین می کنند.52

وقتی که کاربر، نگران حفظ حریم خصوصی دارایی آنلاین خود است، راه حل منطقی آن تنظیم وصیت نامه ای است که تعیین می کند چه اتفاقی برای دارایی های دیجیتال او پس از مرگ باید رخ دهد. به این روش، شخص متوفی می تواند مقامات اداری را به سمت حذف و پاک سازی هر محتوایی که او می خواهد خصوصی باقی بماند، هدایت کند. طرفداران این نظر پیشنهاد می کنند که برنامه ریزی برای وضعیت دارایی های دیجیتال در زمان مرگ می تواند راه حلی عملی و جذاب برای این مسأله باشد. بررسی دارایی های دیجیتال با ملاحظه دیگر قوانین حاکم بر دارایی های سنتی، می تواند در تشخیص و شناسایی حقوق مقامات اجرایی نسبت به دارایی های آنلاین شخص متوفی مؤثر باشد. خدمات برنامه ریزی دارایی های دیجیتال، مانند خدمات برنامه ریزی دیگر دارایی ها هستند و هر دو اجازه مدیریت انتقال دارایی های معینی از میان ماترک را می دهند؛ اما درحالی که دیگر خدمات برنامه ریزی، به دارایی های ملموس سنتی در میان ماترک توجه دارند، خدمات برنامه ریزی دارایی های دیجیتال، تمرکز بر دارایی های ناملموس دارد. در واقع این ایده، یک مفهوم جدید است که پروتکل های جمعی را در خصوص اختیار دارنده حساب کاربری برای توزیع دارایی های دیجیتال بر اثر مرگ با اعطای کلمه عبور حساب کاربری به مقامات اجرایی از پیش تعیین شده، توضیح می دهد. در ظاهر، این مفهوم به عنوان یک راه حل دائمی به نظر می آید و البته نقاط ضعفی هم دارد. اولاً این مفهوم، در سال های اخیر ظهور پیدا کرده و نسبتاً جدید است و به دلیل تازگی آن، انتظارات جامعه در خصوص کارکردهای خاص آن، کاملاً متفاوت است. اگرچه بیشتر خدمات برنامه ریزی دارایی های دیجیتال در حال اجرا به روش های متفاوتی کار می کنند، همگی در صدد حل بسیاری از مسائل مشابه هستند. یک ویژگی مشترک همه این خدمات، برنامه ای است که به واسطه آن هر ارائه کننده خدمات آنلاین، محتوای دیجیتال متعلق به شخص متوفی را در اختیار اشخاص مورد نظر او قرار می دهد. باید به این شخص معین که به عنوان مقام اجرایی دیجیتال شناخته می شود، کلمات عبور محافظتی برای انتقال داده ها ارائه شود. این راه حل، مجدد مسأله حریم خصوصی کاربر را مطرح می سازد، زیرا اجازه دسترسی شخص ثالث به حساب های کاربری متوفی، می تواند نقض مستقیم توافق نامه ارائه خدمت بین شرکت ارائه کننده خدمات آنلاین و کاربر محسوب شود. همچنین، قانون ارتباطات ذخیره شده (SCAهنوز به لحاظ نظری می تواند چنین شرطی در وصیت نامه را صرف نظر از اینکه ایالت مورد نظر، قانونی در این موضوع تصویب نموده است یا خیر، بی اثر نماید. این نوع خدمات مربوط به میراث و ترکه، علی رغم پتانسیل موجود، ممکن است راه حل های وعده داده شده ای که به طور ذاتی در مفهوم یک مقام اجرایی دیجیتال وجود دارند را فراهم نسازند. ماهیت این گونه خدمات، احتمالاً الزامات قراردادی ارائه کنندگان خدمات آنلاین را با اشکال مواجه می سازد، ضمن اینکه راه حلی برای واقعیت مشکل ساز حقوق مکتسبه، تحت قانون ارتباطات ذخیره نیز ارائه نمی نمایند. در نهایت، این گونه خدمات، تنها موقعیت هایی را در نظر می گیرند که متوفی وصیت نامه ای متضمن نحوه افشای ماترک برجای گذاشته است. در بهترین حالت، این خدمات، می توانند بینشی در خصوص انتقال دارایی های دیجیتال در زمان مرگ، وقتی که وصیت نامه ای وجود دارد، ارائه نمایند.53

۲-۳- دستور قضایی

در غیاب نگرشی واحد به مدیریت دارایی های دیجیتال، ذی نفعان و خانواده متوفی، درگیر مسائل و موضوعات مرتبط با مدیریت این دارایی ها می شوند. از سوی دیگر، به دلیل اینکه شرکت های ارائه کننده خدمات میزبانی اکثریت دارایی های دیجیتال، در حوزه های قضایی چندگانه قرار دارند و به مشتریان خود در قلمروهای متفاوت قضایی خدمت ارائه می کنند، اتحاد در قوانین، نیازی مبرم است54؛ بنابراین، در غیاب راهکارهای قانونی و اجرایی برای دسترسی و انتقال محتوای کپی رایتی ایمیل ها، تنها راهکار موجود، استمداد از اقدامات قضایی است. در این زمینه دادگاه ها و قضات می بایست ضمن به روزرسانی دانش تخصصی و توجه به توسعه تکنولوژی و نیاز جوامع، طبق واقعیات موجود و با در نظر گرفتن ابعاد مختلف موضوع، اقدام به صدور آرای قضایی متقن نمایند. در این زمینه به مرور دو پرونده قضایی در ایالات متحده آمریکا می پردازیم.

الف- جان آجمیان55 حساب کاربری ایمیل یاهو خود را در سال ۲۰۰۲ افتتاح نمود و در سال ۲۰۰۶ در یک حادثه رانندگی درگذشت. پس از مرگ جان، برادر و خواهرش درصدد دسترسی به حساب کاربری ایمیل او به منظور اطلاع رسانی به دوستان و بستگانش بودند. با اینکه یاهو در ابتدا با دادن اطلاعات مورد نیاز آنها پس از ارائه مدارک لازم موافقت نمود، متعاقباً از دسترسی آنها به حساب کاربری ایمیل جان، امتناع نمود. طبق توافق ارائه خدمت در سال ۲۰۰۶، یاهو استدلال نمود که حقی برای قابلیت توارث و انتقال محتوای حساب کاربری ایمیل وجود ندارد. دادگاه به این موضوع که آیا حساب کاربری ایمیل قابلیت انتقال دارد یا خیر، ورود نکرد، زیرا یاهو بر اساس شرط انتخاب دادگاه در موافقت نامه ارائه خدمت، طرح دعوا در ماساچوست56 را رد نمود. اگرچه دادگاه امور حسبی، دعوا را رد نمود، اما طبق دادخواست متوجه شد که یاهو مدارک شفافی مبنی بر اطلاع رسانی معقول الحاقیه توافقنامه ارائه خدمت به شاکیان پرونده ارائه نداده و از تنفیذ شرط محدودیت انتخاب دادگاه در قرارداد امتناع نموده است. دادگاه همچنین متوجه شد که متوفی در زمان مرگش، مقیم ماساچوست بوده است. در نتیجه، پرونده به دادگاه امور حسبی ارجاع داده شد با این استدلال که دارایی دیجیتال متوفی بخشی از دارایی او محسوب می شود و ادامه رسیدگی در دادگاه ایالتی ماساچوست بلامانع است. دادگاه صالح پس از رسیدگی، حکم به ارائه محتویات حساب کاربری به وراث صادر نمود.57

در اوایل سال ۲۰۰۵، پدر یک نظامی، جان الزورث، از طریق درخواستی به ظاهر بی ضرر، برای اینکه اجازه دسترسی به حساب کاربری پسر مرحومش داشته باشد، در سطح ملی خبرساز شد. پسر ۲۰ ساله او، جاستین58 که عضو نیروی دریایی بود؛ در فلوجه، ۱۳ نوامبر ۲۰۰۴، به وسیله یک بمب کنارجاده ای، کشته شده بود. آقای الزورث، می خواست که ایمیل هایی که پسرش در عراق ارسال و دریافت نموده بود، برای خلق یک یادبود به احترام پسرش، جمع آوری نماید. پرسش مهم این است که آیا ایمیل های او مانند یک نامه دست اول با همه پیوست ها (ضمائم)، قابل تملک و توارث بودند، یا تشبیه ذکر شده، نادرست است؟ سرانجام، یاهو Yahoo! شرکت ارائه کننده خدمات ایمیل جاستین، به درخواست آقای الزورث، پس از دریافت حکمی از یک دادگاه امور حسبی میشیگان، اجابت کرد.59 یاهو اظهار کرد که در غیاب چنین حکمی، افشای اطلاعات حساب کاربر برای شخص ثالث، می تواند سیاست حریم شخصی آن را مورد نقض قرار دهد.60

نتیجه گیری

بر اساس مطالب ارائه شده در متن، می توان نتایجی به شرح بندهای ذیل استخراج نمود:

توسعه روزافزون فناوری ها در فضای مجازی برای تأمین نیازهای شخصی و کسب و کار، موجب استقبال گسترده از ایمیل به عنوان ابزاری مناسب و سریع در راستای مکاتبات و مراودات الکترونیکی شده است. طبق تعریف دارایی دیجیتال، ایمیل نیز یک نوع دارایی دیجیتال است و محتوای آن می تواند از ارزش اقتصادی و معنوی بالایی برای ذی نفعان برخوردار باشد. بدیهی است محتوای ایمیل ها در صورت تأمین شرایط لازم، از حمایت کپی رایت نیز برخوردار می باشند.

با توجه به شروط ارائه خدمت شرکت های ارائه کننده خدمات اینترنتی، چالش هایی برای دسترسی به محتوای ایمیل و انتقال آن پس از فوت کاربر وجود دارند. در شروط ارائه خدمت بیشتر این شرکت ها، امکان انتقال محتوا و دسترسی به حساب کاربری، پس از فوت کاربر وجود ندارد. این شرکت ها عواملی نظیر لزوم حفظ حریم خصوصی کاربر، نگرانی های مالی ـ اداری و نقض توافق ارائه خدمت را به عنوان بهانه ای برای عدم انتقال محتوای ایمیل ها به وراث و سایر نمایندگان قانونی کاربر متوفی مطرح می سازند.

با توجه به چالش های موجود و اهمیت دسترسی وراث و سایر ذی نفعان احتمالی به محتوای ایمیل های کاربر متوفی، ایالت های مختلف آمریکا اقدام به قانونگذاری به منظور فراهم سازی شرایط دسترسی به حساب کاربری ایمیل متوفی نموده اند. بر این اساس، اشخاص امین و مقامات اجرایی ذی صلاح، اختیار دسترسی به این حساب ها را خواهند داشت. همچنین خدمات برنامه ریزی دارایی های دیجیتال، امکان تعیین امین و اشخاص ذی صلاح را طبق وصیت نامه یا خدمات آنلاین به منظور دسترسی به حساب کاربری ایمیل پس از فوت کاربر فراهم می سازند. بدیهی است در غیاب قانون و این گونه خدمات و همچنین سکوت یا ابهام قراردادهای ارائه خدمات ایمیلی، هرگونه دسترسی به این حساب ها، نیازمند صدور دستور قضایی است. لذا راهکارهای اجرایی پیشگیری و غلبه بر چالش های دسترسی به حساب کاربری ایمیل کاربر بعد از فوت شامل: قانونگذاری، خدمات برنامه ریزی دارایی های دیجیتال، توافق در قالب قراردادهای خصوصی و اخذ دستور قضایی می باشند.

در پایان به منظور بهره برداری ملی از این موضوع، پیشنهادی به شرح ذیل ارائه می شود:

ازآنجایی که طبق قانون تجارت الکترونیک ایران مصوب ۱۷/۱۰/۱۳۸۲، پیام ایمیلی نیز می تواند یک نوع داده پیام تلقی شود و محتوای این پیام ها بر اساس ماده ۲ قانون حمایت از حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان مصوب ۱۱/۱۰/۱۳۴۸، قابلیت کپی رایت دارند و می بایست به وراث و سایر ذی نفعان احتمالی کاربر متوفی منتقل شوند؛ پیشنهاد می شود با توجه به مشکلات حقوقی و موقعیت جغرافیایی دفاتر مرکزی ارائه کنندگان خدمات ایمیلی، نسخه ای از محتواهای مهم حساب کاربری ایمیل در یک دیسک سخت یا حافظه جانبی با هماهنگی و اطلاع شخص یا اشخاصی معتمد نگهداری شود یا طی وصیت نامه ای رسمی، شخص یا اشخاصی معتمد برای دسترسی به حساب کاربری بعد از فوت تعیین شود/شوند و نام کاربری و کلمه عبور حساب ایمیلی شخصی یا سازمانی، نزد آنها به امانت گذاشته شود. همچنین با توجه به رشد روزافزون دارایی های دیجیتال، پیشنهاد می شود موضوع توسط مراکز پژوهشی دولت و مجلس شورای اسلامی بررسی و قوانین مناسب به منظور تعریف دقیق دارایی های دیجیتال، قابلیت تملک و توارث و سایر موارد مرتبط به تصویب برسد و دولت با هماهنگی سایر دولت ها و سازمان های ذی صلاح بین المللی، همگرایی در زمینه تدوین موافقت نامه یا کنوانسیونی بین المللی برای تعیین تکلیف حساب های کاربری آنلاین و دارایی های دیجیتال پس از فوت کاربران را در دستور کار قرار دهد.

 


1. Jamie Hopkins, “After life in the Cloud: Managing a Digital Estate”, Hasting Science And Technology Law Journal 5:2 )2013(: 211-2, accessed August 25, 2020.

2. Natalie M. Banta, “Death and Privacy in the Digital Age”, North Carolina Law Review 3 (2016): 927, accessed August 24, 2020.

3. Internet Service Providers

4. لازم به ذکر است که این نوع شرکت های بین المللی که در اصطلاح انگلیسی به ISP معروف می باشند با ارائه کنندگان خدمات اطلاع رسانی و اینترنت در ایران (رسا) که با همین اصطلاح معروف هستند، فرق دارند.

5. Rachael E Ferrante, “The relationship between digital assets and their transference at death: It’s complicated”, Loyola Journal of Public Interest Law 15:1 (2013): 42, accessed August 20, 2020.

6. Ashley F. Watkins, “Digital Properties and Death: What Will Your Heirs Have Access to after You Die?”, Buffalo Law Review 62 (2014): 199-203, accessed September 8, 2020.

7. Ned Snow, “A Copyright Conundrum: Protecting Email Privacy”, Kansas Law Review 55 (2007): 510, accessed September 22, 2020.

8. Edina Harbinja, “Legal Nature of Emails: A Comparative Perspective”, Duke Law And Technology Review 4:1 (2015): 227 accessed September 13, 2020.

9. Noam Kutler, “Protecting your online you: new approach to handling your online persona after death”, Berkeley Technology Law Journal 26 (2011): 1648, accessed August 20, 2020

10. Picasa

11. توییتر هم مثل فیس بوک به وصی کاربر اجازه می دهد حساب کاربری را حذف کند. توییتر به روشنی اعلام کرده است که کاربر تنها فردی است که حق دسترسی مستقیم به اطلاعات آنلاین خودش را دارد: «به دلایل امنیتی نمی توانیم اجازۀ دسترسی به حساب کاربری فرد فوت شده را به فرد دیگری، فارغ از هر نسبتی که با او دارد، بدهیم

12. Gaurav Hooda, “Who Inherits a Selfie Vis a Vis :The Future of Digital Wills”, Supremo Amicus 3(2018): 7-9, accessed September 9, 2020.

13. iCloud

14. طبق قوانین اپل، زمانی که فردی فوت می کند، حساب کاربری او نیز همراه او می میرد. این بدان معناست که تمامی داده های مرتبط با حساب کاربری فرد، ازجمله آهنگ ها، فیلم ها، موزیک و مهم تر از همه اعتبار مالی وی از بین می رود! برای دسترسی به رمز عبور حساب کاربری فرد فوت شده احتمالاً به رأی دادگاه نیاز خواهید داشت. گرچه منابعی غیررسمی، اقدام از طریق ایمیل iTunesStoreSupport@apple.com را پیشنهاد کرده اند و ممکن است درصورت مکاتبه با این ایمیل، به شکایت قانونی نیاز نباشد.

15. Justin Ian M.Manjares, “Exploring Digital Assets as a legal Concept for the Transmissibility of a Decedent`s Digital Assets to His Heirs”, Juris Doctor, Ateneo De Manila Universit(2019): 43, accessed August 15, 2020.

16. Natalie M. Banta, “Property Interests in Digital Assets: The Rise of Digital Feudalism.” Cardozo Law Review 3(2017): 1119, accessed September 8, 2020.

17. Natalie M. Banta, “Inherit the cloud: the role of private contracts in distributing or deleting digital assets at death”, Fordham Law Review 83 (2014): 817-8, accessed September 16, 2020.

18. David Horton, “Indescendibility”, California Law Review 3(2014): 568, accessed August 13, 2020.

19. Ibid.545.

20. Natalie M. Banta (2017), op. cit., 1105.

21. “ clickwrap” or” browsewrap” Agreement

22. Natalie M.Banta (2014), op.cit, 821-3.

23 . نوعی اعلام موافقت با شروط ارائه خدمت شرکت های اینترنتی است که با کلیک کردن بر جعبه/باکس «من موافقم» صورت می پذیرد.

available at https://en.wikipedia.org.

24 . شرطی است که در حقوق اینترنت در قالب یک لینک در پایین صفحه به منظور ارجاع به یک قرارداد یا توافق نامه مجوز بهره برداری برای دسترسی یا استفاده از محتویات یک وبسایت یا محصول قابل بارگیری به کار می رود.

available at https://en.wikipedia.org.

25 . توافقی است که داخل بسته بندی مهر و موم شده محصولات مادی و ملموس قرار دارد و تا لحظه خرید یا استفاده از محصول، قابل رؤیت نیست

available at https://en.wikipedia.org.

26. Joseph Ronderos, “Is Access Enough: Addressing Inheritability of Digital Assets Using the Three-Tier System under the Revised Uniform Fiduciary Access to Digital Assets Act”, Transactions: The Tennessee Journal of Business Law 3 (2017): 1051-2, accessed September 5, 2020.

27. Noam Kutler (2011), op.cit. 1649-52.

28. Joseph Roderson (2017), op.cit.1056.

29. Inter.net

30. Jonathan J. Darrow and Gerald R. Ferrera, “Who Owns a Decedent`s Email: Inheritable Probate Assets or Property of the Network?”, 10 N.Y.U. J. Legis. & Pub. Pol’y 281 (2006-7):.11, accessed September 6, 2020.

31. Natalie M. Banta (2014), op.cit., 835-42.

32. J. Thomas McCarthy

33. Ibid. 835-42.

34. Jeannie Pridmore & John Overocker, “Privacy in Virtual Worlds: A US Perspective”, Journal of Virtual Worlds Research 7:1(2014): 8-9, accessed August 22, 2020.

35. به رسمیت شناختن حق اشخاص در کنترل شخصیت آنلاین خود پس از مرگ، به نفع شرکت های ارائه دهنده خدمات اینترنتی نیز هست؛ زیرا استفاده از خدمات آنها افزایش یافته و خلاقانه تر می شود. بنابراین هم جامعه و هم کسب وکارها از اعمال چنین حقی سود می برند. مشابه همین سود بود که باعث شد دولت انگلستان در قرن دوازدهم حق مالکیت اشخاص بر زمین را به رسمیت بشناسند زیرا باعث می شد اشخاص با انگیزهٔ بیشتری بر روی زمین خود کار کنند و تولید محصول نیز بدین ترتیب افزایش می یافت.

36. Natalie M.Banta (2016), op.cit. 963.

37. Electronic Computer Privacy Act.

38. Consumer Fraud and Abuse Act.

39. Joseph Ronderson (2017), op.cit.1036-7.

40. Uniform Fiduciary Access to Digital Assets Act

41. Privacy Expectation Afterlife and Choices Act

42. Alberto B Lopez, “Death and the Digital Age: The Disposition of Digital Assets.” Savannah Law Review 1(2016): 84-7, accessed August 26, 2020.

43. Internet Service Provider

44. Delaware

45. Matthew W. Costello, “The PEAC of Digital Estate Legislation in the United States: Should States Like That?”, Suffolk University Law Revie 429(2016): 430, accessed September 28, 2020.

46. Nebraska

47. Oregon

48. Virtual Asset Instruction Letter

49. Maria Perrone, “What Happens When We Die: Estate Planning of Digital Assets.” CommLaw Conspectus: Journal of Communications Law and Policy 1 (2012): 200-1, accessed September 13, 2020.

50. Rebecca G. Cummings, “The Case Against Access to Decedents’ E-mail: Password Protection as an Exercise of the Right to Destroy”, MINN. J. L. SCI. & TECH 15:2 (2014): 901-2, accessed September 10, 2020.

51. Digital Estate Planning Services

52. Natalie M. Banta (2017), op.cit., 1099.

53. Rachael E. Ferrante (2013), op.cit., 55-7.

54. Maria Perrone (2012), op.cit., 198.

55. John Ajemian

56. Massachusetts

57. Natalie M. Banta (2014), op.cit., 832.

58. لازم به ذکر است که جاستین در زمان مرگ، مجرد و فاقد وصیت نامه معتبر بود. همچنین با شروط ارائه خدمت یاهو مبنی بر غیرقابل انتقال بودن ایمیل و خاتمه خدمت بر اثر مرگ، موافقت نموده بود.

59 . لازم به ذکر است که در پی فوت دختری ۱۵ ساله در مترو برلین، دادگاه عالی فدرال آلمان، استدلال نمود که حساب های کاربری شبکه های اجتماعی مانند بیشتر وضعیت های قراردادی، به وراث منتقل می شوند و آنها حق دسترسی به این حساب ها و محتوای دیجیتال آن را دارند.

60. Jonatan J. Darrow and Gerald R. Ferrera (2006-7), op.cit., 1-2.

 

  1. Banta, Natalie M. ” Inherit the cloud: the role of private contracts in distributing or deleting digital assets at death”, Fordham Law Review 83 (2014): 799-853. accessed September 16, 2020. )inEnglish)
  2. Banta, Natalie M .” Death and Privacy in the Digital Age." North Carolina Law Review 3 (2016): 927-90. accessed August 24, )inEnglish)
  3. Banta, Natalie M.  "Property Interests in Digital Assets: The Rise of Digital Feudalism." Cardozo Law Review 3 (2017): 1099-1158. accessed September 8, 2020. )inEnglish)
  4. Costello, Mathew W .”The PEAC of Digital Estate Legislation in the United States: Should States Like That?”, SUFFOLK UNIVERSITY LAW REVIE 429(2016): 429-49. accessed September 28, 2020. )inEnglish)
  5. .Cummings, Rebecca G. ” The Case Against Access to Decedents’ E-mail: Password Protection as an Exercise of the Right to Destroy”, MINN. J. L. SCI. & TECH 15:2 (2014): 897-944. accessed September 10, 2020. )inEnglish)
  6. Jonathan J. Darrow*, Jonathan J, and Gerald R. Ferrera .”Who Owns a Decedent`s Email: Inheritable Probate Assets or Property of the  Network?”, 10 N.Y.U. J. Legis. & Pub. Pol'y 281 (2006-7):. 1-44. accessed September 6, 2020. )inEnglish)
  7. Ferrante , Rachael E  .” The relationship between digital assets and their transference at death: It's complicated”, Loyola Journal of Public Interest Law 15:1 (2013): 37-62. accessed August 20, )inEnglish)
  8. Harbinja, Edina .” Legal Nature of Emails: A Comparative Perspective”, DUKE LAW AND TECHNOLOGY REVIEW 4:1 (2015): 227-55. accessed September 13, 2020. )inEnglish)
  9. Hooda, Gaurav .” Who INHERITS A SELFIE VIS A VIS :The Future of Digital Wills”, SUPREMO AMICUS 3 (2018): 1-16. accessed September 9, 2020. )inEnglish)
  10. Hopkins, Jamie .”After life in the Cloud: Managing a Digital Estate”, HASTING SCIENCE AND TECHNOLOGY LAW JOURNAL 5:2  )2013(: 210-42, accessed August 25, 2020. )inEnglish)
  11. Horton, David. "Indescendibility" , California Law Review 3(2014): 543-602. accessed August 13, 2020. )inEnglish)
  12. Kutler, Noam . ” Protecting your online you: new approach to handling your online persona after death”, Berkeley Technology Law Journal 26 (2011): 1641-70. accessed August 20, )inEnglish)
  13. Lopez , Alberto B. "Death and the Digital Age: The Disposition of Digital Assets." Savannah Law Review 1(2016): 77-90. accessed August 26, 2020. )inEnglish)
  14. Manjares, Justin Ian M .”Exploring Digital Assets as a legal Concept for the Transmissibility of a Decedent`s Digital Assets to His Heirs”, JURIS DOCTOR, ATENEO DE MANILA UNIVERSIT(2019): 43. accessed August 15, 2020. )inEnglish)
  15. Perrone, Maria . "What Happens When We Die: Estate Planning of Digital Assets." CommLaw Conspectus: Journal of Communications Law and Policy 1 (2012): 185-210. accessed September 13, 2020. )inEnglish)
  16. Jeannie Pridmore, Jeanie, and John Overocker  .” Privacy in Virtual Worlds: A US Perspective”, Journal of Virtual Worlds Research 7:1(2014): 1-14. accessed August 22, )inEnglish)
  17. Ronderos, Joseph ."Is Access Enough: Addressing Inheritability of Digital Assets Using the Three-Tier System under the Revised Uniform Fiduciary Access to Digital Assets Act," Transactions: The Tennessee Journal of Business Law 3 (2017): 1031-66. accessed September 5, 2020. )inEnglish)
  18. Snow, Ned .” A Copyright Conundrum: Protecting Email Privacy”, KANSAS LAW REVIEW 55 (2007): 503-72. accessed September 22, 2020. )inEnglish)
  19. Watkins, Ashley F. ”Digital Properties and Death: What Will Your Heirs Have Access to after You Die?”, Buffalo Law Review 62 (2014): 192-235. accessed September 8, 2020. )inEnglish)